loading...
پاتوق دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته معماری
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
نفر بعدی کیه؟؟؟ 2770 36701 maybody
نوشته ها و مطالب جالب و عجیب 38 2969 forouzan99
تابلو اعلانات (پانل) 572 14196 3digheh
معمــــــــاری چیستــــــ ؟ 28 1777 deconik
طراحی آشپزخانه، ایرانی-امروزی 10 4328 deconik
مشق عشق 46 3252 mhn1365
ایده و کانسپت در معماری جهان! 36 26596 ratingroup
کارگاه ماکت سازی(اموزش ساخت ماکت) 62 45177 deconik
طراحی نمای ساختمان 15 2788 alanddesign
سوال و جواب اجرایی، سازه ای وعمرانی 80 7074 javadfontom
مساجدوعبادتگاه ها 8 1291 arelagahi
کسی میتونه کمکم کنه؟!!! 311 8733 ghmahi
من 5سال دیگه!!! 49 2349 sh_arch
مصالح جدیدساختمانی 13 2721 3digheh
کیا غایبن؟؟؟ 543 10497 sana
زیباترین جملات من اینجاست 855 19945 kaka
زیبایی های معماری ایران!!! 82 8447 kaka
زیبایی های معماری نوین!!! 61 4428 3digheh
زیباترین جملات تصویری... 528 30999 3digheh
دنیایه دیتیل و انواع برش 18 6113 3digheh
اسم سنتی ایرانی دفتر معماری 12 54968 maybody
هرچه میخواد دل تنگت بگو.... 728 17834 3digheh
بیست سوالی!!! 975 14936 3digheh
اشعار شاعران این آّب و خاک 57 2610 3digheh
ترفند های اتوکد 7 11225 3digheh
شیت بندی وپرزانته کردن 51 9723 elham20
نرم افزار 3d max 38 2648 lovely
سوال جواب(فن وساختمان) 6 969 lovely
خدایــــا شکر... 62 2545 lovely
سوال جواب معمارانه 121 4839 samanes
مجید میبدی بازدید : 1336 یکشنبه 27 فروردين 1391 نظرات (1)
ماهیت معماری تاریخ معماری از زمانی که انسان پا به عرصه حیات نهاد، معماری نیز حیات خود را آغاز نمود و تا به امروز پا به پای بشر و سایر پدیده‎های بشری روند تکاملی خود را طی کرده و دگرگونی‎های بسیاری را به خود دیده است. معماری پدیده‎ای است که طی هزاران سال وجود داشته است و نمونه‎های آن به شکل بناها و ساختمان‎های متعدد در سراسر جهان پراکنده می‎باشند. وجود چنین سابقه دیرینه‎ای یک مزیت در پژوهش معماری محسوب می‎شود، چرا که در زمینه تحقیق، کمتر رشته‎ای است که مانند معماری از چنین گنجینه‎ای از مدارک و شواهد برخوردار باشد. حقایق مربوط به معماری طی دوران‎های طولانی و از طریق تجربه و آزمون‎های مستمر توسط بشر بدست آمده‎اند. از این رو می‎توان گفت تاریخ معماری مجموعه مدون آزمون‎های تجربی ثبت شده بشر در امر معماری است. اگر از تاریخ دل خوشی نداریم، می‎توانیم نام شواهد تجربی را به آن اطلاق کنیم. بررسی این شواهد برخی از واقعیت‎های معماری را نشان می‎دهد.

شناخت و مطالعه تاریخ معماری بنا به دلایل مختلف که در زیر به برخی از آنها اشاره می‎شود، از اهمیت فراوانی برخوردار است:

   1. شناخت هر پدیده مستلزم شناخت تاریخ شکل‎گیری آن است و هیچ پدیده‎ای را نمی‎توان بصورت مجرد و فارغ از زمینه تاریخی‎اش مورد بررسی قرار داد. پژوهش در عرصه معماری نیز بدون تعمق در تاریخ و سیر تحول آن کاری ناقص و یک جانبه خواهد بود.
  2. معماری به عنوان پدیده‎ای که جوانب فنی و هنری را یکجا در خود جمع دارد، حرفه‎ای دشوار است. با قبول دشوار بودن معماری، دور از عقل است که نقش انبوه تجارب انسان را در آفرینش معماری‎های جدید نادیده بگیریم.
3. یک کار مهم تاریخ معماری این است که شواهد و مدارک تاریخی موجود در زمینه معماری را بررسی نماید و آنها را در بافت اجتماع واقعی‎اش تحلیل کند، بطوری که ایجاد رابطه بین شواهد معماری و مردمی که آن را بوجود آورده و از آن استفاده کرده‎اند، امکان‎پذیر شود. در این صورت تاریخ معماری رابطه مردم و معماری را در طی دوره‎ای طولانی مطرح می‎نماید و خود تبدیل به شالوده‎ای برای اندیشیدن به مسائل معماری نوین می‎گردد.
4. تاریخ معماری به ما کمک می‎کند تا با انطباق مفاهیم و مسائل هر زمان با اثر ساخته شده در آن عصر، بتوانیم عوامل ثابت و عوامل متغیر را در طراحی معماری پیدا نماییم و سعی کنیم که حقایق مربوط به معماری را از آنها استنتاج کنیم.

 در بررسی تاریخ هنر و نیز تاریخ معماری دو رویکرد عمده یا دو روش متفاوت وجود دارد:

  1. رویکرد توصیفی به تاریخ معماری:
در این رویکرد به شکل توصیفی با تاریخ برخورد می‎شود و تاریخ معماری به ترتیب دوره‎های آن تنها روایت می‎شود و اطلاعات متعددی بدون تحلیل چرایی آنها ارائه می‎گردد. در این روش معمولاً مطالعه ارزش‎های فرمال در درجه اول اهمیت قرار می‎گیرد و تنها به کیفیات و روابط فرم‎های خارجی توجه می‎شود.

 2. رویکرد تحلیلی به تاریخ معماری:
 در این رویکرد معماری بصورت علمی و تحلیلی و در ارتباط با سایر پدیده‎های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بررسی می‎شود. تاریخ تحلیلی معماری حیطه مطالعات را وسیع‎تر کرده و تمام مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، فلسفی و ... را که منجر به ایجاد معماری‎های مختلف شده است، مورد مطالعه قرار می‎دهد، هرچند که در نگاه اول رابطه آنها با معماری چندان مشهود به نظر نرسد. به عبارت دیگر چرایی ایجاد سبک‎های مختلف را با کمک گرفتن از پدیده‎های مرتبط با معماری بیان می‎کند، مثلاً چرا معماری مصر کاملاً مونومانتال و خارج از ابعاد انسانی است و برعکس در جزء جزء معماری یونان حضور مردم احساس می‎شود. برای مورخی که اینگونه تاریخ را می‎نویسد، یک بنا تنها مجموعه‎ای از طبقات و یا مصالح ساختمانی نیست، در نظر وی معماری پدیده‎ای است که تمام اعمال زندگی بشر را در بر می‎گیرد.نظریه معماری  در یکی از یادداشت‎های پیشین با عنوان لزوم تدوین تئوری معماری، به نکات مهمی درباره جایگاه مبانی نظری معماری اشاره گردید. در ادامه این سلسله مباحث نگاهی خواهیم داشت به مفهوم، اهمیت و جایگاه تئوری یا نظریه معماری Architectural Theory در عصر حاضر.

    تئوری نظامی از فرضیه‎ها، اصول پذیرفته شده و نظریه‎های هنجاری می‎باشد که در حوزه‎های مختلف دانش برای تجزیه و تحلیل، پیش‎بینی و توصیف ماهیت یا رفتار مجموعه مشخصی از پدیده‎ها تدوین می‎شود. همان‎گونه که از این تعریف بر می‎آید، نظریه علاوه بر توصیف پدیده‎ها به تحلیل آنها نیز می‎پردازد. هدف از تدوین نظریه، ایجاد ساختارهایی مفهومی برای نظم دادن به مشاهدات و تحلیل آنهاست تا بتوان از قابلیت این ساختارها برای تحلیل اتفاقات روزمره و پیش‎بینی اتفاقات آینده استفاده نمود.    پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه و دانشی نیازمند یک ساختار قوی و مستحکم است. بر این اساس، در  تمامی دانش‎ها برای ایجاد این ساختار بنیادین، اهمیت زیادی به تدوین نظریه داده شده است. نظریات علمی توسط افراد مختلف ابداع می‎شوند و در یک پروسه تحقیقی مستمر بوسیله سایر دانشمندان مورد ارزیابی قرار می‎گیرند و پذیرفته یا رد می‎شوند. بدین ترتیب دانش علمی همیشه تازگی خود را حفظ می‎کند و همواره مطالب جدیدی را به بدنه خویش اضافه می‎نماید. بر خلاف این جریان، معماران حرفه‎ای اطلاعات زیادی را در ذهن خود محفوظ نگهداشته‎اند و جهان بینی معماران کمتر بیان شده است. در نتیجه دیدگاه‎های شخصی یک معمار در دسترس دیگران نیست و امکان آزمون و کاربرد آن وجود ندارد. برای جبران خلاء یاد شده، نگرشی دوباره به جایگاه مباحث نظری در معماری لازم است.    در کتاب‎های فرهنگ واژگان و بر مبنای تاریخ معماری، نظریه معماری به عنوان تلاشی برای شناخت قوانین شاخص و رایج معماری از جنبه‎های مختلف فرمی و مفهومی و کوشش برای تدوین این اصول در قالب الگوهای آرمانی تعریف می‎شود. آرمان‎شهرهایی که توسط معماران مختلف در سده‎های گذشته طراحی شده‎اند، از جمله این تلاش‎ها به شمار می‎روند. نمونه شاخص نظریه معماری باستان که در حقیقت چندین دهه مورد استناد بود، اثر ویتروویوس با عنوان ده رساله در باب معماری است که در حدود سال‎های نخست میلادی تألیف شده است.
 در حقیقت کتاب‎های ویتروویوس شالوده تمامی تلاش‎هایی قرار گرفته است که قصد داشتند مبانی علمی معماری را تدوین و آن را نظام‎مند کنند.    رویکرد تاریخی وتحلیلی به نظریه  معماری در تلاش‎هایی که تاکنون برای تعریف نظریه معماری صورت پذیرفته است.

دو رویکرد قابل بررسی است که هرکدام روش خاص خود را دارا هستند:

 1. رویکرد تاریخی به نظریه معماری: 
  بر اساس این رویکرد، نظریه معماری آن چیزهایی است که مردم درباره موضوع گفته یا نوشته‎اند. از این دیدگاه، روش مناسب برای تدوین مبانی نظری عبارت است از گردآوری و بررسی متون تاریخی، تفسیر بیانات مختلف، سنجش ارزش نسبی بیانات اظهار شده و در نهایت استخراج نتایج جهت تدوین نظریه. در نتیجه در این روش نظریه معماری از نوشته‎ها و ویژگی‎های بناهای تاریخی (به عنوان مثال معیارها و تناسبات ساختمانی آنها) اخذ می‎شود.
 2. رویکرد فلسفی به نظریه معماری:  
  در این رویکرد، نظریه معماری بر اساس ملاحظات فلسفی و زیبایی‎شناختی تعریف می‎شود. از این دیدگاه، روش مناسب برای تدوین نظریه معماری عبارت است از انجام دادن یک رشته بحث‎های عقلی در هر ساختار خاص نظری و تنظیم و تدوین سلسله مراتبی از مفاهیم برای درک موضوع. به نظر می‎رسد برای تعریف نظریه معماری هر دو رویکرد فوق لازم و ملزوم یکدیگرند و بایستی در کنار هم مورد توجه قرار گیرند، چرا که بحث در مورد تاریخ نظریه معماری بدون بررسی ساختار مفاهیم آن همان قدر ناممکن است که بحث درباره ساختار مفاهیم بدون بررسی چگونگی کاربرد آن مفاهیم در تاریخ معماری. صرف نظر از مباحث مربوط به نحوه تدوین تئوری معماری، نکته مهم چگونگی کاربردی کردن نظریه معماری است. از نظر تاریخی، نظریه معماری در متون نوشتاری و نیز به صورت ترسیمی و مدل سه بعدی معماری ـ و نه در ساختمان‎های واقعی ـ یافت می‎شود. در بین معماران معاصر نیز این دیدگاه وجود دارد که مبانی نظری و کار عملی معماری هیچ ارتباط متقابلی با یکدیگر ندارند. برای اصلاح این نوع طرز تفکر، مبانی نظری باید به موارد مربوط به حرفه معماری بپردازد، در غیر این صورت سودمند نخواهد بود. در پایان باید خاطر نشان کرد نظریه‎ها تنها مبانی بحث‎های مربوط به جهت‎گیری حرفه معماری را فراهم می‎آورند. در نتیجه تعریف نظریه یا آزمون آن از طریق پژوهش و تجربه عملی و ارزیابی در فرایندی مداوم امکان پذیر است. این تداوم و پیوستگی امکان پیشرفت رشته معماری را فراهم می‎آورد و تنها در این صورت است که تئوری معماری می‎تواند به مبنایی برای بحث در مورد معماری، به عنوان پدیده‎ای هنری و علمی، تبدیل شود و در زمینه ارزش‎های معماری و اندیشه‎های معماران مختلف به ما آگاهی بدهد و باعث افزایش توانایی و خلاقیت ما در طراحی معماری و حتی لذت بردن از معماری شود. مقولات معماری در بخش نخست این یادداشت با اشاره به سه مقوله اساسی معماری یعنی کارکرد، فرم و ساخت، عنوان شد که برای سنجش معماری مطلوب می‎توان از این سه معیار استفاده کرد. بدین ترتیب ساختمان از نظر ظاهری باید زیبا و خوشایند باشد. همچنین بایستی مردم بتوانند در آن به راحتی و بطور کارآمد زندگی یا کار کنند. به علاوه ساختمان باید به‎گونه‎ای خوب ساخته شده باشد که بتواند بدون هزینه‎های نگهداری بالا، برای مدت‎های طولانی پابرجا بماند.

 پس می‎توان گفت، برای ایجاد یک ساختمان مطلوب و کارآمد، معمار بایستی میان سه عنصر عمده توازن برقرار کند:

 1. عملکرد (Function):

هر ساختمان برای اهداف معینی ساخته می‎شود. یک ساختمان کارکردی ـ چه یک خانه کوچک و چه یک ساختمان اداری غول پیکر ـ آن اهداف را برآورده می‎سازد و به نیازهای کاربرانش با استفاده از شیوه‎های مناسب و راحت پاسخ می‎دهد. همچنین ساختمان بگونه‎ای طراحی می‎شود که در آن گرمای کافی، نور، منابع انرژی و در برخی موارد تهویه مطبوع فراهم باشد. فعالیت‎های زیادی در یک ساختمان صورت می‎پذیرد. این فعالیت‎ها که به عملکرد ساختمان مربوط هستند، نقش مهمی در طراحی معماری ایفا می‎کنند. به عنوان مثال فعالیت‎های متداول در یک خانه شامل خوردن، خوابیدن، حمام کردن و سرگرم شدن است. هر فعالیت از نظر محل انجام آن، اندازه، نور و دسترسی به اتاق‎هایی که فعالیت در آن صورت می‎پذیرد، دارای ملزومات مختلفی است، برای مثال اتاق خواب یک اتاق شخصی است و باید از بقیه فضاهای زندگی و نشیمن جدا شود، اما در یک خانه تمام افراد از اتاق غذاخوری استفاده می‎کنند و بنابراین این فضا بایستی در مرکزی‎ترین محل خانه واقع شود. 
 2. ظاهر و نما (Appearance):
معمار ظاهر بیرونی ساختمان را نه تنها بر اساس شکل آن، بلکه بوسیله انتخاب مصالح تعیین می‎کند. سنگ، آجر و چوب با رنگ‎های طبیعی‎شان ـ به تنهایی یا در ترکیب با هم ـ  همواره از مصالح متداول در نماسازی بوده‎اند. در طول سده 1900 شیشه رنگی نیز نقش مهمی در طراحی نمای بیرونی ساختمان ایفا کرده است. بسیاری از معماران در طرح‎هایشان توجه ویژه‎ای به بافت نشان می‎دهند. برخی چوب یا سنگ دارای بافت خشن را انتخاب می‎کنند و برخی دیگر شیشه و فلز به شدت جلا داده شده و براق را ترجیح می‎دهند. در طراحی نما، معماران با استفاده از تنظیم ماهرانه مصالح (مثلاً با استفاده از شیشه و بتن، ترکیبات مختلف آجرکاری یا انواع متضاد سنگ)، الگوهای نمایشی و خوشایندی خلق کرده‎اند. در نمای یک ساختمان علاوه بر مصالح، تناسبات نیز یک مقوله اساسی و حیاتی است. تمام قسمت‎های ساختمان بایستی با یکدیگر متناسب باشند. به علاوه ساختمان از نظر اندازه و شکل باید با سایت و محیط اطراف ترکیب شود، مثلاً یک ساختمان بلند ساخته شده از شیشه و فلز برای منطقه مرکزی یک شهر بزرگ مناسب است، اما در همسایگی واحدهای مسکونی تک خانواری بیجا و بی‎مورد است.   3. پایایی و ماندگاری Durability بیشتر ساختمان‎ها با این هدف ساخته می‎شوند که مدت‎های طولانی پابرجا بمانند. ساختمان برای اینکه سا‎لیان زیادی بدون هزینه نگهداری بالا، پابرجا بماند، باید فونداسیون قوی داشته باشد. به علاوه نما بایستی بتواند در مقابل فرسودگی ناشی از هوا مقاومت کند و همچنین در داخل بنا از مصالح با کیفیت بالا استفاده شود.  مقولات معماری  در تاریخ معماری و ادبیات مکتوب آن، همواره این سؤال مطرح بوده است که معمار در طراحی یک بنا با چه مقوله‎هایی سروکار دارد، یعنی معمار به هنگام طراحی ساختمان چه چیزهایی را در نظر می‎آورد و در مورد آنها اندیشه می‎کند تا اینکه در نهایت با ترکیب و تنظیم آن مقولات به یک فرم و طرح معماری دست می‎یابد. اما چه ضرورتی باعث شده است که بخش مهمی از تئوری معماری در طول تاریخ به این مبحث اختصاص یابد و اصولاً آشنایی با مقولات معماری چه جایگاهی در تدوین تئوری معماری دارد. ارسطو در رساله اخلاق خود نوشته است: اگر بخواهیم بدانیم انسان خوب چیست، نخست باید ببینیم انسان از چه تشکیل شده است. با استناد به این نظریه ارسطو می‎توان گفت برای اینکه بدانیم معماری مطلوب چیست، نخست باید ببینیم خود معماری از چه چیزهایی تشکیل شده است. بدین ترتیب پس از تعریف کردن عناصر معماری، با استفاده از تعریف تک تک عناصر و رابطه بین آنها می‎توان اصول معماری مطلوب را تدوین کرد. بنابراین می‎توان گفت آشنایی با مقولات مختلف معماری نقش مهمی در خلق یک معماری مطلوب ایفا می‎کند. یکی از مهمترین اسناد تاریخی ادبیات معماری که از نظر تدوین نخستین تئوری‎های معماری، از جایگاه ویژه‎ای در معماری جهان برخوردار است، آثار به جا مانده از ویتروویوس، معمار رومی، است.

سه اصل مشهور او که به مقولات ویتروویایی مشهورند، از بیش از 2000 سال پیش تاکنون بر نظریه معماری سیطره داشته است:

 
       1. فیرمیتاس (Firmitas): به معنی پایداری و مربوط به مصالح و فن ساخت
        2. یوتیلیتاس (Utilitas): به معنی سودمندی و مربوط به انواع ساختمان و کاربری‎های آنها  
     3. ونوستاس (Venustas): به معنی زیبایی و مربوط به تزیینات و نظریه تناسب اصطلاحات اولیه فیرمیتاس،

 یوتیلیتاس و ونوستاس در ادبیات معماری قرن بیستم به عنوان مبنایی برای تدوین مقولات معماری قرار گرفته‎اند و از سوی صاحب‎نظران مختلف با عبارات مختلف تعبیر شده‎اند.

 در ادبیات رایج معماری معاصر بر اساس جمع‎بندی نظریات یاد شده، سه مقوله ویتروویایی تحت عناوین زیر بیان می‎شوند:   
       1. ساخت (Construction): برآمده از مقوله ویتروویایی فیرمیتاس  
       2. کارکرد (Function): بر آمده از مقوله ویتروویایی یوتیلیتاس 
       3. شکل (Form): بر آمده از مقوله ویتروویایی ونوستاس
 مقولات یاد شده به ترتیب سه گرایش عمده ساخت‎گرایی (Constructivism)، کارکرد گرایی (Functionalism) و شکل‎گرایی (Formalism) را در دوره جدید بوجود آورده‎اند. هر کدام از این گرایش‎ها یکی از سه مقوله را به عنوان مقوله اصلی در نظر گرفته و بر آن تأکید ورزیده‎اند. البته این سه اصل هم‎تراز نیستند و در ترکیب با هم و در شرایط مختلف معماری را شکل می‎دهند، یعنی سهم هر یک از مقولات در طراحی و رابطه میان آنها در شرایط مختلف زمانی و مکانی با هم فرق می‎کند. پس با توجه به نظریه ارسطو و مقولات ویتروویایی، می‎توان پایداری، سودمندی و زیبایی را به عنوان معیارهای سنجش معماری خوب فرض کرد.
 به عبارت دیگر ساختمان باید خوب ساخته شود، خوب کار کند و شکل خوبی برای دیدن داشته باشد.

  کلیاتی درباره معماری و معماران


        معماری هنر و علم طراحی و ساخت ساختمان‎ها با استفاده از مصالح پایدار و بر اساس قانون‎مندی‎های معین می‎باشد. هدف معماری تولید ساختمان‎هایی است که از نظر عملکرد متناسب با اهدافشان هستند و از نظر بصری برانگیزاننده حواس آدمی و از نظر زیبایی‎شناسی خوشایند می‎باشند. زیبایی یک شهر عمدتاً به کیفیت معماری آن وابسته است
   معماران انواع زیادی از ساختمان‎ها از قبیل خانه‎ها، مدرسه‎ها، هتل‎ها، بیمارستان‎ها، استادیوم‎ها، کارخانجات، ساختمان‎های اداری، تئاترها و عبادتگاه‎ها را طراحی و خلق می‎کنند. همچنین معماران یادمان‎هایی طراحی می‎کنند که مختص یادبود رویدادها و اشخاص مهم هستند.
    معماری یکی از قدیمی‎ترین شکل‎های هنر است و پیشینه آن به دوران قبل از تاریخ بر می‎گردد و تقریباً در تمامی جوامع آثاری از معماری تاریخی یافت می‎شود. از نظر تاریخی، معماری مجموعه‎ای از سبک‎های قابل شناسایی را دنبال کرده است که ممکن است به عنوان گوتیک، باروک یا نئوکلاسیک مشخص شوند یا سبکی از نوع مرتبط با یک فرهنگ خاص از قبیل یونانی، رومی یا مصری باشند.
 سبک معماری در یک خانه ییلاقی، کارخانه، هتل، فرودگاه و یا ساختمان مذهبی منعکس کننده ارزش‎ها و نیز نیازهای جامعه‎ای است که آن را تولید کرده است. معماری یک جامعه بازتابی از ارزش‎ها و ایده‎آل‎های مردمان آن است، به عنوان مثال یونانیان باستان بر نظم و توازن در زندگی تأکید داشتند و از این رو آنها سبک معماری را خلق کردند که متوازن و منظم بود. معبد یونانی دارای تناسبات زیبا نشان‎دهنده این تأکید بر توازن است. به عنوان نمونه دیگر قرون وسطی دوره ایمان مذهبی عمیق در اروپا بود و در نتیجه معماران کلیساهای باشکوه با طاق‎ها و برج‎هایی طراحی می‎کردند که گویی به سمت عرش صعود می‎نمودند. همچون معبد یونانی، کلیسای قرون وسطی بر آن بود تا حالتی از احترام و عظمت را در میان عبادت‎کنندگان القاء کند.
  اگرچه معماری دارای ویژگی‎های هنری است، اما معماری تنها تابع سلیقه و عرف زیبایی‎شناسی نیست، بلکه تابع محدودیت ناشی از ملاحظات اجرایی وابسته به هم نیز است. این پارامترهای اجرایی در اصل تکنولوژی و مصالح در دسترس هستند. همچنین معماری می‎بایست تعداد زیادی از نیازهای کارکردی مهم و متناسب با اهدافش را نیز برطرف کند، مثلاً یک معمار ممکن است ساختمان اداری طراحی کند که از نظر ظاهری زیبا باشد، اما اگر مردم نتوانند به راحتی و بطور مؤثر در آن کار کنند، آن ساختمان از نظر معماری شکست خورده است.
 معماری دارای خصوصیات منحصربفردی است که آن را از سایر هنرها جدا می‎کند. در بیشتر موارد نقاشان، نویسندگان، آهنگ‎سازان و سایر هنرمندان آثارشان را خلق می‎کنند و سپس تلاش می‎کنند تا آنها را بفروشند. اما هزینه‎های ساخت یک ساختمان ممکن است هزاران یا میلیون‎ها دلار باشد. بندرت یک معمار می‎تواند مثلاً یک ساختمان اداری طراحی کند و استطاعت مالی ساخت آن را داشته باشد و سپس اقدام به فروش آن نماید
  نقد معماری  
    در پی انتشار یادداشت لزوم تدوین تئوری معماری، مطلبی در هنر و معماری به رشته تحریر درآمده است و در آن پیشنهاد گردیده بجای واژه تئوری از لفظ معیارهای نقادی استفاده شود. در این خصوص و برای روشن شدن مطلب، ذکر نکاتی چند ضروری به نظر می‎رسد:

      مبانی نظری معماری مجموعه و نظامی از داده‎ها و مفاهیم است که به توصیف و تبیین پدیده یا گروهی از پدیده‎های معماری (شامل آثار ساخته شده و اندیشه‎های مکتوب) می‎پردازد.

 به کمک مبانی نظری باید بتوان به دو هدف مهم دست یافت:1. تولید معماری جدید  Architectural Production  

 2. نقد معماری موجود    (Architectural Criticism)  

       در یادداشت مذکور نیز اشاره بر این شده بود که مجموعه مطالب مدون و روشنی وجود ندارد که به کمک آنها بتوان به طراحی معماری پرداخت. پس با توجه به اهداف مبانی نظری معماری، وقتی صحبت از تئوری معماری می‎شود، لزوماً بحث نقد معماری مورد نظر نیست. بدیهی است اگر هدف از تدوین تئوری معماری، نقد معماری باشد، به گفته جناب یوسفی واژه معیارهای نقادی برازنده‎تر و بهتر است، لیکن تئوری یا نظریه معماری شامل زیرمجموعه‎های متعددی است که یکی از مهمترین شاخه‎های آن نقد معماری (Architectural Criticism) است.
 
       نقد مقوله‎ای است که به توصیف، سنجش و ارزیابی پدیده‎ها می‎پردازد و هدف آن آشکار ساختن حقیقت است. هدف نقد معماری نیز به عنوان زیرمجموعه تئوری معماری، تفسیر، سنجش و ارزیابی اندیشه‎ها و آثار معماری و جستجوی حقیقت مستتر در آنها می‎باشد و زیربنایی برای تدوین نظریه و تحقیق در رشته‎های مختلف معماری محسوب می‎شود. برای نقد معماری باید به مجموعه‎ای از معیارها و ضوابط متکی بود تا بتوان بر اساس آنها آثار معماری را تجزیه و تحلیل نمود. شیوه نقد و معیارهای آن خود مبحث جداگانه‎ای است که حتی در غرب با وجود سابقه دیرینه آنها در مبحث نقد و نقادی، همیشه از مقولات بحث‎انگیز بوده است. برای داوری در مورد یک اثر و نقد آن، بر اساس مکاتب و سبک‎های متعدد موجود در جهان معماری و نیز نظریه‎های نقد ادبی، معیارهای مختلفی برای نقد تاکنون مطرح گردیده است. مثلاً برخی معتقدند نقد یک اثر، داوری درباره کیفیت زیبایی شناسانه آن است و یا برخی دیگر از کیفیات کالبدی، کارکردی به عنوان معیار نقادی نام می‎برند و ... . 

  با توجه به مطالب یاد شده، لازم است بین مبحث تئوری معماری به عنوان یک مقوله فراگیرتر و مبحث نقد معماری به عنوان زیر مجموعه تئوری معماری، تفکیک قائل شد. همچنین باید به این موضوع نیز اشاره نمود که مبحث نقد در کشور ما مبحث نسبتاً نوپایی است و لازم است که بحث‎های بیشتری در این زمینه بین صاحب‎نظران معماری صورت گیرد تا بتوانیم به دیدگاه‎های روشنی در این خصوص دست یابیم.

      لزوم تدوین تئوری معماری
 
     این نوشته تلاشی است براي تشریح ضرورت تدوین مباني طراحي معماري و با این طرز فکر نگاشته شده است که معماری می‎بایست بر اساس اصولی پایه‎ریزی شود که بتوان آنها را مورد آزمایش دقیق علمی و تجربی قرار داد.
       در حال حاضر کتابی برای راهنمایی معمار جوان و مشتاق وجود ندارد که توضیح دهد چگونه می‎توان یک محیط مناسب برای فعالیت‎های انسان طرح‎ریزی نمود و آن را به مرحله اجرا درآورد. همچنین راهنمای واضح و روشنی برای طراحی موجود نیست که بر مبنای ایده‎هایی پایه‎ریزی شده باشد که راه را برای تحقیق و بازبینی باز بگذارند. در عوض دانش معماری در اذهان معماران ورزیده و آکادمی‎های معماری پنهان و مستور است.
     علت این کمبود آن است که آموزش معماری مدتهای طولانی است که بر اساس نظام کارآموزی در دانشکده‎ها و شرکت‎های معماری دنبال می‎شود. این امر نشان می‎دهد که نظام صنفی قرون وسطی، حداقل برای معماران، هنوز پا برجاست. در نظر یک دانشمند محقق این شیوه از آموزش بیمورد و حتی خطرناک می‎باشد، زیرا سیستم بسته دانش که در مقابل شیوه علمی باز قرار می‎گیرد، به فساد، انحراف و دگم‎اندیشی منجر می‎شود. چند لحظه به این فکر کنید که انجام یک تحقیق علمی چگونه صورت می‎پذیرد. پروسه کار بدین صورت است که شخصی نتایج تحقیقاتش را اعلام می‎کند و سپس همکاران او حداکثر تلاش خود را می‎کنند تا آن یافته‎ها را رد نمایند. نتیجه‎ای که به این وسیله آنها بدست می‎آورند، موشکافانه و دقیق است. همچنین توانایی آنها بوسیله دیگران مورد بازبینی و ارزیابی قرار می‎گیرد. زمانی که یک نتیجه توسط محققان دیگر مستقلاً ارزیابی شد، آنگاه این نتیجه در بدنه ثابت دانش علمی قرار می‎گیرد، حداقل تا زمانی که یک نتیجه عمومی‎تر یا صحیح‎تر جایگزین آن نشود.

    گونه شناسی معماری ‎
  
      بر اساس روش‎های جدید انسان‎شناسی (Anthropology)، موضوعاتی که در زمره اصطلاح معماری قرار می‎گیرند، عبارتند از تمام چیزهایی که در سطح جهان توسط بشر و موجودات منسوب به او (از نظر بیولوژیکی)، ساخته شده و می‎شود. مواد و منابع علمی اساساً معماری را به چهار طبقه تقسیم می‎کنند:
        1. معماری یکجانشینی (Sedentary architecture): واحد پیشرفته‎تر معماری که به شکل ویژه روی آن فکر شده و ترکیبی از چندین عنصر معماری معنایی و یا خانگی است.
         2. معماری خانگی (Domestic architecture): ساختمان‎هایی که فضای داخلی و محافظ را تأمین می‎کنند.   
          3. معماری معنایی (Semantic architecture): ساختمان‎های غیرخانگی که به عنوان نشانه‎های منطقه‎ای، اجتماعی و نمادین عمل می‎کنند.
        4. معماری مادون انسان (Subhuman architecture): رفتار آشیانه‎‎سازی میمون‎های بزرگ

    پس تا بحال می‎توان به این نتیجه رسید که دو نوع مولفه یا پارامتر در بررسی یک اثر معماری قابل تشخیص است:
1. مولفه‎های فیزیکی (کالبدی) همچون فرم و هندسه کار
  2. مولفه‎های متافیزیکی (غیر کالبدی) همچون فضایی که در کالبد معماری حس و دریافت می‎شود.

می‎توان گفت عناصر فیزیکی (همچون فرم) و عناصر غیر فیزیکی (همچون فضا) در ترکیب با هم موجب شکل‎گیری یک اثر معماری می‎شوند. هرکدام از این مولفه‎ها خود به اجزاء و عناصر خردتری قابل تقسیم است که نیاز به بررسی بیشتر را می‎طلبد
 پس تا بحال می‎توان به این نتیجه رسید که دو نوع مولفه یا پارامتر در بررسی یک اثر معماری قابل تشخیص است:
     1. مولفه‎های فیزیکی (کالبدی): همچون فرم و هندسه کار
     2. مولفه‎های متافیزیکی (غیر کالبدی): همچون فضایی که در کالبد معماری حس و دریافت می‎شود.

    می‎توان گفت عناصر فیزیکی (همچون فرم) و عناصر غیر فیزیکی (همچون فضا) در ترکیب با هم موجب شکل‎گیری یک اثر معماری می‎شوند. هرکدام از این مولفه‎ها خود به اجزاء و عناصر خردتری قابل تقسیم است که نیاز به بررسی بیشتر را می‎طلبد.

    معماری چیست؟
      به ندرت دانشجویی یافت می‎شود که بتواند به روشنی معماری را تعریف کند. تعریف معماری در فرهنگ لغت عبارت است از: هنر و علم طراحی و بنای ساختمان‎ها.
 معماری به عنوان اجتماعي‌ترين هنر بشري با فضای اطراف انسان مرتبط است. حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آينده، لحظه‌اي از زندگي روزمره آدميان غايب نبوده و نخواهد بود. شهرها پر از ساختمان‎هایی هستند که با استفاده از هنر و مهارت‎های علمی و ریاضی طراحی شده‎اند. این مهارت‎ها در ترکیب با هم عناصر زیبایی‎شناسی نامیده‎ می‎شوند. اصول زیبایی‎شناسی برگرفته از هنر، علم و ریاضیات در طراحی معماری مورد استفاده قرار می‎گیرند، مثل کاربرد خط، شکل، فضا، نور و رنگ برای ايجاد یک الگو، توازن، ریتم، کنتراست و وحدت. این عناصر در کنار هم به معماران اجازه می‎دهند تا ساختمان‎های زیبا و مفید خلق کنند. به بیان بهتر، اصول زیبایی‎شناسی به اضافه جنبه‎های ساختاری به ساختن یک ساختمان موفق کمک می‎کند.
 موضوع معماری درباره فضاست. تعاريف مختلفي كه تاكنون از معماري ارائه شده است، اغلب به گونه‌اي بر اهميت فضا در معماري تاكيد مي‌كنند، بطوري‌كه وجه مشترك بسياري از اين تعاريف، در تعريف معماري به عنوان فن سازماندهي فضا است. به عبارت ديگر موضوع اصلي معماري اين است كه چگونه فضا را با استفاده از انواع مصالح و روش‎هاي مختلف، به نحوي خلاق سازماندهي كنيم. از ديدگاه  اگوست پره(Auguste Perret) ، معماري هنر سازماندهي فضاست و اين هنر از راه ساختمان بيان مي‌شود. ادوارد ميلر اپژوكوم (Edvard Miller Upjokom) نيز معماري را هنر ساختن و هدف كلي آن را محصور كردن فضا براي استفاده بشر تعريف مي‌كند. به گفته لامونت مور (Lamont Moore) نيز معماری هنر محصور کردن فضا جهت استفاده بشر است.

       انسان و فضای معماری

    معماری اجتماعی‌ترین هنر بشری است. به غیر از دوران گردآوری خوراك، حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظه‌ای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود.
    بشر نیازمند فضایی است كه او را در مقابل تأثیرات محیط محافظت نماید. این نیاز از ابتدای زندگی تا به امروز تغییر چندانی نداشته است. این فضای محافظ یا همان فضای معماری، مركزی است كه بر مبنای آن تمامی ارتباطات فضایی شكل یافته و سنجیده می‌شوند. ارتباطات فضایی بین افراد، سیستمی است پیچیده از تمایل به نزدیكی، فرار، نادیده گرفتن، توجه نكردن و ... ، به این دلیل فضای معماری نمی‌تواند تنها با توجه به فضایی ریاضی طرح شده باشد، بلكه لازم است طرح فضا به ترتیبی باشد كه تمامی ارتباطات اجتماعی ـ روانی انسانها تقویت شوند یا اینكه لااقل برای آنها مزاحمتی ایجاد نشود
  مفهوم فضای ساخته شده یا فضای كالبدی به معنای كلیه شكلهای كالبدی قابل لمسی كه انسان‎ها به وجود می‌آورند و یا تغییر شكل‎هایی كه در همین زمینه اعمال می‌كنند، می‌تواند به صورت یك مفصل بین فضای كالبدی ـ طبیعی و فضای زیستی انسانها تعریف شود. این فضا نقطه شروع انسان برای شناخت محیط است.   
فضای معماری به بیانی توصیف مادی مكان یا ظرفی است كه در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به زندگی بشر صورت می‌پذیرد. بنابراین فضای معماری با زندگی رابطه‌ای ناگسستنی دارد. انسان هنگامی كه از رحم مادر جدا می‌شود، در فضایی جدید قرار می‌گیرد كه همان فضای معماری است. انسان در فضای معماری زندگی می‌كند، به فضا فكر می‌كند و فضا را خلق می‌نماید. معماری هنر به نظم درآوردن فضاست و انسان نمی‌تواند قبل از آنكه افعال خود را منظم كرده و به زندگی خود نوعی سازمان بخشیده باشد، فضا را به نظم درآورد.
  رابطه انسان با فضای معماری رابطه‌ای است روزمره كه بخش مهمی از زندگی او را در بر می‌گیرد. این رابطه پیچیده‌تر از رابطه انسان با فضای هنری نقاشی و مجسمه سازی‌ است، زیرا انسان این فضا را از درون نیز تجربه می‌كند. از این رو بعد از قرن‎ها، هنوز مسأله اصلی معماری، فضا و زندگی و چگونگی ارتباط بین این دو است. فضای معماری كه اصلی‌ترین وجه معماری است، از طریق اصلی‌ترین وجه زندگی یعنی خلاقیت می‌تواند ایجاد شود. با اینكه فضای معماری به فضای زندگی انسانها مربوط است، ولی این ارتباط از فرمول خاصی نتیجه نمی‌شود. فضای زندگی بصورت الگویی از پیش تعیین شده، در جهان ایده‌آل‎ها وجود ندارد، بلكه بایستی ایجاد شود و معمار مسؤول ایجاد آن است.

    مفهوم زمان در هنر و معماری      در پی انتشار یاداشت فضا و زمان، نظرات مختلفی درباره مفهوم زمان از سوی دوستان مطرح شد و جناب مهندس یوسفی نیز این موضوع را در وبلاگشان به بحث گذاشتند. برای تداوم بحث و نیز روشن شدن برخی ابهامات موجود در یادداشت فوق بر آن شدیم تا این موضوع را کمی مبسوط‎تر مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
   از زمان كشف پرسپكتیو در دوره رنسانس تا بوجود آمدن كوبیسم و فوتوریسم در قرن بیستم كه هر دو جریان‌هایی در پی نفی ایستایی پرسپكتیو بودند، ادراك بصری همیشه تنها از یك نقطه دید ایستا تصور می‌شد. كوبیسم با بكارگیری بعد چهارم و گسترش حوزه دریافت فضا، مفهوم جدیدی از فضا پدید آورد و اصل همزمانی را معرفی كرد. با رها كردن پرسپكتیو رنسانسی، كه اشیاء را در سه بعد نشان می‌داد، كوبیست‌ها بخصوص پیکاسو و براک علاوه بر حل مسأله نمایش سه‎بعدی فرم (فضا)، به نتیجه‎ای کاملاً جدید دست یافتند و آن تبلور بعد چهارم زمان در تصویر بود. نقاش پاریسی در سال 1912 چنین منطقی را ارائه داد: من جسمی را می‎بینم و آن را ارائه می‎دهم. به طور مثال جعبه یا میزی را از زاویه‎ای می‎بینم و از همان زاویه دید آن را در سه بعد ترسیم می‎کنم، اما اگر جسم را بین دست‎هایم بچرخانم و یا خودم به دور میز بچرخم، در هر قدم زاویه دیدم عوض می‎شود و برای ارائه جسم از هر زاویه دید باید پرسپکتیو جدیدی را ارائه دهم. در حقیقت جسم در سه بعد پرسپکتیو خلاصه نمی‎شود. برای ارائه کامل جسم باید بی‎نهایت پرسپکتیو از زاویه دیدهای بیشمار ترسیم کنیم.
 بنابراین با تغییر مکرر زاویه دید، علاوه بر سه بعد، بعد دیگری مطرح گردید. چنین بود که زمان به عنوان چهارمین بعد در آثار هنری تبلور یافت. نقاشان کوبیست با روی هم قرار دادن تصاویر مختلف جسم از زاویه‎های متفاوت، آن مجموعه را در زمان واحد به تصویر کشیدند. آنها اشیاء را طوری قطعه قطعه می‌كردند كه همزمان از نقطه‌های دید متعددی قابل دیدن باشند. دیگر اجسام از یك نقطه دیده نمی‌شدند، بلكه در یك تصویر نماهای مختلف و از نقاط متعدد بطور همزمان نشان داده می‌شدند. به این طریق با تأكید بر جنبه فضایی اجسام، حركت و در نتیجه زمان وارد نقاشی شد. البته حركت پیش از این نیز در هنر وجود داشت، اما همیشه فقط یك لحظه از آن نشان داده می‌شد. اما در كوبیسم بعد زمان جزئی از طرح و فرایند ادراك وابسته به آن است و تنها بوسیله حركت است كه می‌توان فضا و ارتباطات بین قسمتهای مختلف آن را تجربه كرد. در جریان هنری بعدی یعنی فوتوریسم نیز با هدف گنجاندن حركت در تصویر (به تصویر كشیدن اصل پویایی)، فوتوریست‌ها كوشیدند دید بصری متعارف را با به كارگیری حركت در نقاشی ها و ترسیمات معماری‌شان وسعت بخشند كه بهترین نمونه‌اش در پروژه شهر جدید (Citta Nuova) اثر آنتونیو سانتالیا است كه در آن آپارتمان های بلندمرتبه با وسایط حركتی مختلف در سطوح متفاوت به هم متصل شده‌اند
   فضا و زمان  در نگاه اول فضا نه با حركت ارتباطی دارد و نه با زمان. اما در زبان انگلیسی، طبق فرهنگ آكسفورد، واژه فضا دست كم از سال 1300 میلادی به این طرف، هر دو معنی زمانی و مكانی را باهم داشته است. تا پیش از آغاز این قرن، فضا و زمان همواره دو مفهوم مجزا به شمار می‌آمدند. اما از زمان شكل‌گیری نظریه‌های نسبیت خاص و عام، مفاهیم مجزای فضا و زمان روز به روز به مفهوم تركیبی فضا ـ زمان نزدیك‌تر شده‌اند. به گفته هرمان مینكوسكی كه در سال 1908 این مفهوم را مطرح كرد، فضا ـ زمان یك پیوستگی چهاربعدی است كه سه بعد فضا را با بعد زمان تركیب می‌كند. بنابراین هر شیء نه تنها باید طول، عرض و ارتفاع داشته باشد كه باید تداوم زمانی نیز داشته باشد.
مفهوم فضا ـ زمان كه تداوم در زمان در آن مستتر است، در هنر و معماری با حركت در درون فضا مصداق پیدا می‌كند. معماری به معنای مكانی كه موجودیت جسمی یافته است، می‌تواند زندگی شود و پیموده شود یا می‌تواند اندازه‌گیری مكانی و اندازه‌گیری زمانی شود. بدین معنی كه بیننده برای درك كامل فضای معماری و یك تركیب فضایی بایستی در آن حركت كند تا بتواند آن را از جهات مختلف ببییند و حركت احتیاج به زمان دارد. به این ترتیب زمان اصطلاحاً تبدیل به بعد چهارم در ادراك فضا می‌شود. به عبارتی بعد چهارم یعنی زمان، به فضا تحرك می‌بخشد .
   روشی كه می‌توانیم بعد چهارم (زمان) را به شكلی معنادار به فضا وارد كنیم، این است كه توجه خود را به فرایند تكامل و تحول فضا معطوف كنیم. دنبال كردن خط سیر ساخته شدن و دگرگون شدن فضا به ما اجازه می‌دهد كه چهارمین بعد را به درك فضایی خود بیفزاییم. از یك سو باید فضا را در متن روند سیاسی و اقتصادی تولید كننده آن بررسی كنیم. از سوی دیگر با دیدن فضا به مثابه محصولی اجتماعی، می‌توانیم بعد چهارم را در درك فضایی خود جای دهیم. چراكه تحركی در روابط اجتماعی است كه تنها بكارگیری مفهوم فضا ـ زمان این امكان را بوجود می‌آورد چنین تحركی به روابط اجتماعی ـ فضاساختی وارد شود. تجربه زیست در فضا، از مواردی است كه زمان در آن نهفته است.
   از لحاظ دخالت پارامتر زمان در تدوین فضای معماری دو گونه فضا یا معماری قابل تفكیك است:
2)رخی از بناها می‌توانند به سادگی پیموده شوند و موجودیت مكانی‌شان برای بیننده آشكار و شناخته شود، یعنی اینكه به ترتیبی باشند كه بیننده بتواند به یكباره بر آن چیره شود. در این بناها اندازه‌گذاری بر زمان و بر مكان در حیطه توانایی‌های تجربه شده انسان در ادراك فضای ساخته شده در انطباق با یكدیگر صورت می‌گیرد و این دو موجودیت همزمان و به موازات یكدیگر طرح‌ریزی می‌شوند. در این حالت، فضای معماری دارای ویژگی سكون است و تصویری را ارائه می‌دهد كه در آن كلیات شكلی مكان از هرنقطه یكسان می‌نماید و شخص را نیاز بر آن نیست كه به قصد شناخت مكان‌های تركیب‌كننده یا تشكیل‌دهنده بنا به باز پیمودن راهی كه پیموده بپردازد.   
 1)در بناهایی دیگر، دیدار و گذر در طول و عرض بنا متضمن شناخت موجودیت مكانی آنها نیست و بیننده نمی‌تواند یكباره بر آنها مستولی شود. در این بناها شناخت فضای مكانی تنها هنگامی میسور است كه بیننده نتواند به چگونگی‌های پیوند و تركیب یا آمیزش و مرتبت یافتن پاره‌های مكانی دست یابد، مگر آنكه دو نوبت یا به نوبت‌هایی بیش، از طول و عرض بنا گذر كند. و روشن است كه منظور نه گذر كردن مجدد به معنای عینی یا قراردادی‌اش، بلکه بازخوانی ویژگی‎های شكلی بنا از دیدگاه‌هایی متفاوت و در اوقات مختلف .

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
درباره ما
معماری architecture معماری ایرانی persian architecture معماری اسلامی Islamic Architecture معماری سنتی ایران و جهان Traditional architecture of Iran and the world معماری و معنا Architecture and Meaning هندسه و معماری Geometry and Architecture تزئینات معماری ایرانی Iranian architectural decorations معماران ایرانی persian iranian architect معماری روز دنیا World Architecture معماران بزرگ دنیا The world's great architects. دکوراسیون داخلیdesign architecture decoration مقالات معماری Architecture Papers Architecture Articles Architecture essays طراحی معماری خانه های مسکونی residential طراحی معماری فضاهای تفریحی Architectural recreation طراحی معماری فضاهای خدماتی Architectural design service spaces طراحی معماری فضاهای درمانی Architectural design treatment spaces طراحی معماری فضاهای ویژه و خاص Architectural spaces or special طراحی معماری فضاهای تجاری Architectural design of commercial spaces طراحی معماری فضاهای مذهبی Religious architecture design space طراحی معماری فضاهای آموزشی Architectural design of educational facilities طراحی فضاهای نمایشگاهی Exhibition معرفی کتابهای معماری Introduction of Architecture Books مسابقات معماری Architecture Competitions معماری ارگانیک Organic Architecture معماری پایدار Sustainable Architecture عجایب معماری Architectural Wonders طراحی معماری المان و ورودی Architectural design elements and input نمونه پلان های معماری اجرایی Sample Implementation Architecture Plans نمونه پروژه های گروه معماری مهرازان میبد Group Projects architect architecture Meybod انجام پروژه های دانشجویی Student projects خرید پروژه های شما Purchase your projects نمونه پروژه های فروشی Projects for sale نمونه پاورپوینت های فروشی PowerPoint Sample Sale انجام پروژه دانشجویی سراسر ایران Student projects across Iran عمران Civil سازه های پیشرفته Advanced Structures ماشین آلات ساختمانی Construction Machinery نکات اجرایی ساختمان Executive Building Tips خلاقیت و نوآوری Creativity and Innovation خلاقیت و نو آوری در معماری Innovations in architecture طراحی های خلاقانه Creative design ایرانگردی و جهانگردی Traveling and Tourism معرفی نقاط دیدنی ایران The introduction of scenic spots in iran معرفی نقاط دیدنی جهان Introducing the world's Sights شهرسازی Urban نو آوری در شهرسازی Innovation in Urban طراحی شهری Urban Design plan elevation section پلان نما مقطع
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 987
  • کل نظرات : 155
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6708
  • آی پی امروز : 264
  • آی پی دیروز : 64
  • بازدید امروز : 810
  • باردید دیروز : 223
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,323
  • بازدید ماه : 2,909
  • بازدید سال : 49,324
  • بازدید کلی : 3,539,543
  • کدهای اختصاصی