فرا رفتن از فرم در جهت فضا
در فصلنامه شارستان شماره 15- 16، گفتوگوی جالب توجه محمد محمدزاده با بهرام شیردل به چاپ رسیده است که در آن شیردل به بیان نظرات خود در خصوص فرم و ماهیت آن پرداخته است. در بخشی از این گفتگو محمدزاده با اشاره به نقدی که وی در خصوص 3 پروژه مهندس میرمیران (مجموعه ورزشی رفسنجان، کانون وکلای دادگستری و سرکنسولگری ایران در فرانکفورت) نوشته است، میگوید:
"در دو پروژه اول، کار طراحی از پیش فرضهای قطعی و فرمال آغاز و در آن متوقف میشد و در نتیجه کمی تحمیلی به نظر میرسند. در این روش، نتیجه طراحی یک شیء (object) است. در کار سوم هم مسئله تفاوت چندانی نداشت ولی در طراحی آن، کار از زمین و تحلیل سایت شروع میشد و صرفنظر از میزان موقعیت نتیجه کار، این مسئله مهمی بود. بنابر این، این رویکرد اهمیت داشت به این دلیل که بینش کامل تری را در تولید فرم و توجه به دیگر مولفه های مهم و موثر در شکل گیری آن مورد توجه قرار میداد...
با این توضیح و با این زمینه فکری، فرمالیسم پروژه سرکنسولگری را می توان از فرمالیسم دو پروژه دیگر (مجموعه ورزشی رفسنجان و کانون وکلای دادگستری) متمایز کرد. به نظر من فرمالیسم شما هم از همین نوع است، مفروضات دیگری مثل زمین، سایت، شهر و ... در فرایند طراحی دخالت کرده و با فرم دیالوگ برقرار میکنند و به ان وجاهت میبخشند. فکر میکنم در پروژه هایی مثل سفارت ایران در برزیل یا پروژه شیراز، مسئله به این صورت است."
در ادامه شیردل با اشاره به پروژه فرودگاه بینالمللی امام، که یکبار توسط خود وی و بار دیگر توسط وی و میرمیران طراحی شده است و مقایسه این دو طرح به موارد جالب توجهی اشاره میکند:
بله، من فکر میکنم فرم و فرمالیسم یک چیز نیستند، با هم یکسان نبوده و جایگزین هم نمیشوند. درست است همان گونه که شما گفتید، در معماری فرم مطرح است و از طریق یک پلاستیک هم مطرح میشود که البته این هم دلیل بر فرمالیست بودن آن نیست. من از حرفهای شما به یاد پروژه فرودگاه بینالمللی امام افتادم که یکبار خودم آن را طراحی کردم و یکبار هم به اتفاق مهندس میرمیران و دیگران آن را طراحی کردیم. مقایسه دو طرح موضوعاتی را روشن میکند. من فکر نمیکنم که برخوردی فرمالیستی با معماری داشته باشم. این را در هیچ یک از پروژههایم نمیبینم مگر تعداد کمی که از پروژههای موفق من نیستند. به عنوان مثال در فرودگاه، من فرمالیستی برخورد نکردم در عین حال که فرمی هم دارد. در پروژهای که با میرمیران طراحی کردیم، همان طور که شما گفتید کار منجر به یک شیء با فضاهای کاملا قطعی شد در صورتیکه در پروژه خود من، کار منجر به یک سازماندهی فضایی خاص و غیر قطعی شد. فضایی که فرم آن در مقطع مرتبا تغییر میکرد...
فرودگاه بین المللی امام - طراح بهرام شیردل
فرودگاه بین المللی امام - طراح سید هادی میرمیران با همکاری بهرام شیردل
در اینجا دو رویکرد در تولید فرم میتوان قائل شد، در رویکرد اول تولید فرم کار سادهای است به نحوی که از تصور و تخیل معمار شروع میشود، تبدیل به یک سری اسکیس میشود و در قالب پروژه پیاده میشود نتیجه کار هم یک شیء است ولی در رویکرد دوم تولید فرم کاری است پیچیده، نتیجه از تغییرات خود فرم و خارج از تصورات اولیه به وجود آمده و تغییرات را در ساختار خود مطرح میکند. پروژه فرودگاه امام که من طراحی کردم، کار دارای فرم است ولی از رویکردی فرمالیستی ناشی نمیشود و این فرم بر یک پایه هندسی استوار نمیگردد. پدیده ای که از ترکیبات هندسی حاصل می شود دارای فرم است ولی فرمی که از پدیده ای مثل موج آب حاصل میشود، نه قابل تصور است و نه از طریق هندسه و فرمالیسم میتواند به وجود آید.