ارسال پاسخ
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

توکجایی سهراب؟

آب را گل کردند

چشمها را بستند و چه با دل کردند

وای سهراب کجایی آخر؟

زخمها بر دل عاشق کردند

خون به چشمان شقایق کردند

تو کجایی سهراب

که همین نزدیکی عشق را دار زدند

همه جا سایه دیوار زدند

وای سهراب دلم را کشتند

ای سهراب کجایی که ببینی حالا

دل خوش مثقالی است

دل خوش نایاب است

تو سوالت این بود دل خوش سیری چند؟

من سوالم این است:

معدن یک دل خوش

تو بگو ای سهراب...


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






دوشنبه 17 مهر 1391 - 18:11
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از 3digheh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody / sara /
eli آفلاین



ارسال‌ها : 47
عضویت: 16 /7 /1391
محل زندگی: گرگان
سن: 23
تشکرها : 158
تشکر شده : 89
همیاری به یک دوست

سلام به همه ی بچه های گل معماری و دوستان عزیز..ان شالا که حال همگی خوبه خدارو شکر

من چند وقتی میشه عضو سایت شدم.متاسفانه یکم دیر کشفش کردم.ولی خوشحالم که منم عضوی از این سایتم..سرتونو درد نیارم دوستان..میخواستم اگر امکان داره کمکم کنید

که به این شرحه:چرا لیوان یک بار مصرف پلاستیکی بیرنگ را به این شکل میسازند؟ینی چرا فرمش اینطوریه؟میدونید که کدوم لیوانو میگم..اگه اطلاعاتی در مورد این لیوان دارید خواهش میکنم برام ایمیل کنید...یه دنیا ممنون میشم


چهارشنبه 19 مهر 1391 - 11:30
نقل قول این ارسال در پاسخ
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

خیلی دلم میخاددوباره به اینجا سربزنی واینوبخونی...آخه توفکرکردی کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دلم میخادازت متنفرباشم....بعضی وقتا خوشحالم که باهام حرف نمیزنی... اما من خردوستت دارم...خیلی بچه ای خیلی،یه کم بزرگ شو...خیلی دلم ازدستت شکسته،کاش بجای اینکه مث بچه هاقهرکنی میومدی حرفاموگوش میدادی

حالااینجاروچک کردی؟4تاآدم دورهم جمعن کارخلاف نمیکنیم....فقط براخودم متاسفم

نمیدونم چی بهت بگم فقط بزرگ شوهمه چیزوببین زندگی بازی نیست،من اگه میخاستم بدباشم وقتمواینجا تلف نمیکردم داداشه من


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
یکشنبه 23 مهر 1391 - 18:35
نقل قول این ارسال در پاسخ
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

ناز ی جون چیزی شده رفیق؟


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






چهارشنبه 26 مهر 1391 - 11:53
نقل قول این ارسال در پاسخ
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

بگوچی نشده دارم دق میکنم


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
چهارشنبه 26 مهر 1391 - 13:15
نقل قول این ارسال در پاسخ
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

چراهیچکس

حالم رونمیفهمه؟خسته شدم...دلم تورا میخواهد،میخواهم برای توبنویسم،اما

هیچ کلمه ای به من کمک نمیکند...همه رادورمیریزم ویک چیز مثل دلتنگی

توآوارمیشود روی سرم،گاهی آنقدردوری که نمیدانم ازپس کدامین خیال به دنبالت

بگردم وگاهی آنقدرنزدیک میبینمت که دوریت راباورندارم

(اگه بودی میگفتی اینقدمنگل بازی درنیار)

...

اما به جان عشق قسم برای زندگی توراکم دارم


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
چهارشنبه 26 مهر 1391 - 13:19
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 3digheh / sara /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

دیشَب...خَسته تَر اَز

هَر روز بودَمـ ،

کآش میشُد گوشه ای

مینِوِشتَمـ خُدآیآ ،

خیـــلی خــَـسته اَمـ ،

فَردآ صُبح بیـــدآرَمـ نَکُن ...


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
چهارشنبه 26 مهر 1391 - 14:07
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 3digheh / sara / alirezaa /
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نامم را پدرم انتخاب کرد........!!!

نام خانوادگیم را یکی از اجدادم......!!!

دیگر بس است...

منیخوام راهم را خودم انتخاب کنم...........


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






چهارشنبه 26 مهر 1391 - 17:04
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از 3digheh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: nazi /
maybody آفلاین



ارسال‌ها : 1143
عضویت: 14 /1 /1391
محل زندگی: میبد
سن: 24
تشکرها : 1916
تشکر شده : 2620
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نازی چی شده؟؟؟

مراقب خودت هستی؟؟؟


امضای کاربر : منتظر نمان پرنده ای بیاید و پروازت دهد , در پرنده شدن خویش بکوش! دکتر شریعتی
پنجشنبه 27 مهر 1391 - 19:59
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از maybody به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: nazi /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

   دلتنگی های وارونه ی من

خدایاشکرت...میون این همه دورنگی ویه رنگی ودلتنگی دوستانی به من عطاکردی که رنگ محبت وشادی به قلبم میزنند.

اگردنیایی ازغم به دوشم نهی،هیچ مراباک نیست،چون من دوستانی دارم که نمیگذارندفراموش شوم میان غم واندوه.

آنها به من قدرت میدهند...آنهارابه من ببخش!

***

صدیقه،علیرضاوآقامجیدممنونم که حالمومیپرسین وبراتون مهم هستم،جداازاون متن که براکسی نوشتم...این چندروزخیلی استرس دارم...خب طبیعتابعضی وقتا هنگ میکنه مغزم...زندگیه دیگه...اگه حال الانموبخاین بدونین...همین الان بادوستای داوریمون رفته بودیم کافی شاپ...جاتون خالی خیلی خوش گذشت...کلی خندیدیم...براچهارشنبه هم قرارگذاشتیم مجردی بریم پارک...دوستم مرتب حالمومیپرسه اونم نگرانم بود،علی هم همینجور...

دوروزیادم رفته بودقرصاموبخورم...ولی الان همه چیزخوبه فکرکنم آخرهفته برم آزمایش خون برام دعاکنین خوب شده باشم.اگه بخام حرف بزنم کلی حرف دارم امامهمترین چیزی که باعث شداین متنوبنویسم وجودکسانی بودکه براشون مهم هستم...تشکرمیکنم وسعی میکنم بیشترمراقب خودم باشم...بلاخره یه چیزی میشه...زندگیه دیگه

فقط خداکنه مجبورنشم زیربارحرف زوربرم...به قول صدیقه جون میخواهم راهم راخودم انتخاب کنم...گناهه؟؟؟

خب دیگه سرتون دردآوردم،یاعلی...


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
پنجشنبه 27 مهر 1391 - 21:18
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark / maybody / 3digheh /
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

براش نامه اومده بود

همه میدونستن سالهاست منتظر نامه اس

نامه رو بهش دادن

نخونده مچالش کرد و بلند خندید که من منتظر هیچی نیستم...من یه ادم رها و ازادم و غم و غصه هیچی رو ندارم...

همه دور و برشو خالی کردن و تنهاش گذاشتن.فورا نامه رو باز کرد.

نخونده داشت اشک میریخت.

انگاری میدونست چی توش نوشته

توی اون نامه نوشته بود:سلام...بیخود منتظر نباش....من یه زندگی جدید دارم که تو اصلا توش جایی نداری....


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






پنجشنبه 04 آبان 1391 - 13:22
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از 3digheh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
یکشنبه 07 آبان 1391 - 16:25
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 5 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark / sami / maybody / 3digheh / mehrsa /
mehrsa آفلاین



ارسال‌ها : 716
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: tehran
سن: 19
شناسه یاهو: saba-f8_2000@yahoo.com
تشکرها : 497
تشکر شده : 774
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

به تازگی از طریق میل و اس ام اس و

شبکه های اجتماعی جوکهایی در مورد

دکتر علی شریعتی پخش شده است ،

آیا این آغاز تخریب او نیست؟

حالا وقتی اسم او را میشنویم لبخند زنان

منتظر جک هستیم .

به این سادگی به راهی میرویم که میخواهند؟!!!

و چه زمانی جک های مصدق و امیرکبیر و ستارخان و باقر خان و دیگر مفاخرمان آغاز خواهد شد

بخندیم ولی نه به هرچیز

آلت دست شده ایم!

بزرگانمان را به مسخره میگیریم تا بیش از پیش تحقیر شویم

لطفا جهت پاسداشتن حرمت مفاخرمان اطلاع رسانی کنید.

ما خود رسانه ایم.‬


امضای کاربر : کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه ؛

و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .


شنبه 13 آبان 1391 - 13:42
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 5 کاربر از mehrsa به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark / sami / nazi / maybody / 3digheh /
mehrsa آفلاین



ارسال‌ها : 716
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: tehran
سن: 19
شناسه یاهو: saba-f8_2000@yahoo.com
تشکرها : 497
تشکر شده : 774
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نمیدونستم این مطلبو کجا بزارم به خاطر همین اینجا گزاشتم


امضای کاربر : کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه ؛

و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .


دوشنبه 15 آبان 1391 - 12:49
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از mehrsa به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

سلام دوستای خوبم منم نمیدونم کجا مطلبوبزارم اومدم اینجا...این چندروزکه اینترنت قطع بودخیلی دلم میخاست بیام اینجا...دلم تنگ شده بودا....یه خبرخوبم دارم آبجیتون ازفردا دیگه مجردنیستمن وعلیرضا فرداساعت18عقدمیکنیم...براخوشبختمون دعا کنید...منم براشما دعا میکنم...ازطرف من خودتون روبه صرف شام وشیرینی وشادی دعوت کنید

ببخشیدتا بعدازعقدممکنه یه کم طول بکشه بیام اما تلافی میکنم...


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
پنجشنبه 18 آبان 1391 - 20:01
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody / ark /
maybody آفلاین



ارسال‌ها : 1143
عضویت: 14 /1 /1391
محل زندگی: میبد
سن: 24
تشکرها : 1916
تشکر شده : 2620
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نقل قول از nazi

سلام دوستای خوبم منم نمیدونم کجا مطلبوبزارم اومدم اینجا...این چندروزکه اینترنت قطع بودخیلی دلم میخاست بیام اینجا...دلم تنگ شده بودا....یه خبرخوبم دارم آبجیتون ازفردا دیگه مجردنیستمن وعلیرضا فرداساعت18عقدمیکنیم...براخوشبختمون دعا کنید...منم براشما دعا میکنم...ازطرف من خودتون روبه صرف شام وشیرینی وشادی دعوت کنید

ببخشیدتا بعدازعقدممکنه یه کم طول بکشه بیام اما تلافی میکنم...

تبریک میگم آبجی نازی ...

ایشالا که خوشبخت بشین ...

ایشالا که 120 سال کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کنین ...

مبارکه ایشالا ...

مبارک ...


امضای کاربر : منتظر نمان پرنده ای بیاید و پروازت دهد , در پرنده شدن خویش بکوش! دکتر شریعتی
پنجشنبه 18 آبان 1391 - 20:44
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از maybody به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark / nazi /
ark آفلاین



ارسال‌ها : 821
عضویت: 27 /2 /1391
محل زندگی: تهران
سن: 24
شناسه یاهو: ark.flame@yahoo.com
تشکرها : 1220
تشکر شده : 1037
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نقل قول از nazi

سلام دوستای خوبم منم نمیدونم کجا مطلبوبزارم اومدم اینجا...این چندروزکه اینترنت قطع بودخیلی دلم میخاست بیام اینجا...دلم تنگ شده بودا....یه خبرخوبم دارم آبجیتون ازفردا دیگه مجردنیستمن وعلیرضا فرداساعت18عقدمیکنیم...براخوشبختمون دعا کنید...منم براشما دعا میکنم...ازطرف من خودتون روبه صرف شام وشیرینی وشادی دعوت کنید

ببخشیدتا بعدازعقدممکنه یه کم طول بکشه بیام اما تلافی میکنم...

مبارک باشه نازی جان... ایشالا همیشه دلت مث لباست سفید باشه.... و یه عمر با خوشبختی زندگی کنی... برای خودتو آقا علیرضا آروزی خوشبختی، سربلندی و سلامتی رو دارم.... خوشحالمون کردی.... همیشه خوش خبر باشی...


امضای کاربر :

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست / پیرهن چاک و غزل سرای و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان / نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین / گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنان باده شبگیر دهند / کافر عشق بود گر نشود باده پرست




پنجشنبه 18 آبان 1391 - 21:43
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از ark به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody / nazi /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

مرسی مرسی خیلی خوشحال شدم...ایشالله روزی خودتون...باورکنیدتا سرسفره عقدم به یادتون بودم وبراهمتون دعاکردم


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
شنبه 20 آبان 1391 - 12:34
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark /
shahin آفلاین



ارسال‌ها : 228
عضویت: 11 /6 /1391
محل زندگی: کرج
شناسه یاهو: bestboy.shahin2yahoo.com
تشکرها : 18
تشکر شده : 300
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

منم روزی عزیز دل کسی بودم!!!!!!!!!!!


یکشنبه 21 آبان 1391 - 20:18
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از shahin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: memari /
nazi آفلاین



ارسال‌ها : 1241
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: بوشهر
سن: 22
شناسه یاهو: radn68
تشکرها : 1303
تشکر شده : 1558
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

اگر مهربان باشید٬آدم ها شما را به خودشیرینی متهم می کنند !

اما شما همچنان مهربان بمانید!

اگر با دیگران روراست باشید٬دیگران شما را فریب خواهند داد!

با این وجود چون آب زلال و صادق بمانید

اگر شما برای زندگی بهتر تلاش کنید٬دیگران برچسب حرص و طمع به شما خواهند زد!

اما شما سخت کوشانه به جلو بروید...

اگر امید به دیگران ارزانی دارید٬شما را خوش خیال می پندارند

چون فانوس به شب های تار نا امیدی بتابید

اگر به شادی و آرامی برسید٬دیگران حسادت می کنند!

با این وجود شادمانی کنید و شادی هایتان را تقسیم کنید

خوبی های امروزتان را فردا فراموش می کنند!

اما همچنان خوب بمانید و خوبی کنید!

وقتی شما چشمان خود را به اشتباه و ضعف دیگران می بندید٬دیگران ممکن است شما را ساده لوح بپندارند!

اما همچنان از کنار اشتباه دیگران بگذرید!

اگر شما اموال خود را ببخشید٬مردمان خواهند گفت که شما شم اقتصادی ندارید!

اما همچنان چون باران ببارید

.

سنجش های دیگران و قضاوت های آنان مهم نیست!

تنها داوری و قضاوت خدا مهم است

خداوندی که همه چیز را می بیند و می شنود...

و همه به سوی او باز خواهیم گشت..


امضای کاربر : امروز یکی از لبخندهایت را به غریبه ای هدیه کن! این لبخند شاید تنها طلوعی باشد که او در تمام روز خواهد دید
دوشنبه 22 آبان 1391 - 20:24
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از nazi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shima22 / alirezaa /
shima22 آفلاین



ارسال‌ها : 1668
عضویت: 23 /8 /1391
محل زندگی: mashhad
سن: 20
تشکرها : 1144
تشکر شده : 1632

وقتی از دنیا و آدماش خسته و ناامید شدی برو کوه داد بزن

آیا باز هم امید هست ؟

جواب میشنوی ...

هست......هست.....


امضای کاربر : در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد ، آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست
و خدایی که نمی بینم و میدانم که هست..
سه شنبه 23 آبان 1391 - 23:45
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از shima22 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maybody / alirezaa / majid1 /
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

خــــــــــــدا میدونـــــه...
شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره 

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره 

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو 

از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو 

خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری 

خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری 

خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده 

نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده 

خدا رو میشه حسش کرد .


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






پنجشنبه 25 آبان 1391 - 12:37
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از 3digheh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: majid1 /
mehrsa آفلاین



ارسال‌ها : 716
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: tehran
سن: 19
شناسه یاهو: saba-f8_2000@yahoo.com
تشکرها : 497
تشکر شده : 774
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

نازی جون تبریک میگم عزیزم ولی شیرینی چی پس؟؟؟؟؟؟؟


امضای کاربر : کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه ؛

و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .


پنجشنبه 25 آبان 1391 - 14:11
نقل قول این ارسال در پاسخ
mehrsa آفلاین



ارسال‌ها : 716
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: tehran
سن: 19
شناسه یاهو: saba-f8_2000@yahoo.com
تشکرها : 497
تشکر شده : 774
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

چـــرا قلب تیر خورده نـــماد عــشــــق

است؟؟؟؟؟

در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک خدا یا

پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی

در معبد کوه المپ دعوت کرده بود.

دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود

طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت بود....!

خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای عشق

بود. حرف‌های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان تیری

را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به

چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد.

هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس خدای

خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای

دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد عصا کش خدای عشق

شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می‌خواهد برود جنون دستش را می‌گیرد و

راهنمایی‌اش می‌کند.

به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می‌شود. پس تیر

و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می‌بینید ریشه در اسطوره های یونان باستان

دارد.

بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و تنها نام

خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را

ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.

در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.....


امضای کاربر : کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه ؛

و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .


پنجشنبه 25 آبان 1391 - 15:54
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 4 کاربر از mehrsa به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ark / nazi / 3digheh / alirezaa /
3digheh آفلاین



ارسال‌ها : 2455
عضویت: 16 /2 /1391
محل زندگی: تــــبریــــز
سن: 29
تشکرها : 2844
تشکر شده : 4889
هرچه میخواد دل تنگت بگو....

دنبال کســـی میگردم که توی بهار زنگ بزنم بدون هیچ دلیل

بگم:

میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟

در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم؟؟؟

توی تابستون که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل

بگــم:

میای بریم خیابون ولیعصر از ونک تا هر جا شد قدم بزنیم؟

در جوابم فقط بگه:

ناهار اونجایی که من میگماااا

توی پاییز زنگ بزنــم بدون هیچ دلیل

بگم:

میای صدای ناله ی برگای سعدآباد رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟

در جوابم فقط بگه: دوربینتم بیاریااا

توی زمــستون زنگ بزنم بدون هیچ دلیل

بگم:

چنارای ولیعصر منتظرن با یه عالمه برف،

بعد با تردید بپرسم: میای کــه؟

در جوابم بدون مکث بگه : یه جفت دستکش میارم فقط

یه لنگه من یه لنگه تو...

سر اینکه دستای گره شدمون توی

جیب کی باشه بعدا تصمیم میگیریم !


امضای کاربر : باکمترین هزینه سرنوشتان را رقم  برنید!!!برای اطلاعات بیشتر رو عکس ها کلیک کنید.






شنبه 27 آبان 1391 - 10:35
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 8 کاربر از 3digheh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mehrsa / maybody / nazi / shima22 / ark / taha / sara / niloo22 /
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :