مختصات: شرقی ″۱۷ ′۲۴ °۵۱ شمالی ″۰۸ ′۵۸ °۳۳ (نقشه)
میدان گاه باستانی سیَلْک که در منطقه فین کاشان واقع شده است و پیشینه ای نزدیک به هفت هزار سال دارد.
سیلک یکی از مکان های تاریخی پس از تمدن جیرفت کرمان در فلات ایران است که مدارک نوشته از دوران پیش از هخامنشی در آن پیدا شده ولی خطی که هم زمان با آغاز تاریخ در ایلام به وجود آمده بود، با نام پرتو ایلامی شناخته شده پس از رها شدن این پایگاه بازرگانی از میان رفت.
در هنر سیلک جنبه تزیینی آن شدید است و هنری است که آریایی ها با خود آورده اند.
تمدن مردمان تپه های سیلک در ۲۵۰۰ سال پیش مغلوب تمدن آریایی شد که یادگارهای آنها در لایه های گوناگون حفاری مانند ظروف لوله دار بلند با نگاره اسب و خورشید و جنگ افزار آهنی و شمشیر و نیزه های بلند پیدا شده است.
محوطه باستانی سیَلْک در پهلوی جنوب غربی کاشان و در سمت راست جاده کاشان به فین قرار دارد و از دو تپهٔ شمالی و جنوبی که در فاصله ۶۰۰ متری یک دیگر قرار دارند و دو گورستان تشکیل شده است.

یکی از گورستان ها که گورستان الف نامیده می شود ۳۵۰۰ ساله است و در ۲۰۰ متری جنوب تپهٔ جنوبی واقع شده است که امروزه بر روی آن بلواری ۲۴ متری به نام بلوار امیرالمومنین کشیده شده است. گورستان دیگر که گورستان ب نامیده می شود ۳۰۰۰سال قدمت دارد و در زیر باغ ها و زمین های کشاورزی پهلوی غربی تپه ها قرار دارد.
تپه سیلک در حقیقت زیگورات یا نیایشگاه مردمان باستانی بوده است که از گل رس و سفال ساخته شده است. این مجموعهٔ تاریخی تا سال ۱۳۱۰ خورشیدی شناسایی نشده بود و در میان مردم کاشان به شهر نفرین شده معروف بود.
بعد از انتقال شماری از آثار به موزه لوور فرانسه، کارشناسان این موزه متوجه دیرینگی این آثار شدند و رومن گیرشمن به ایران فرستاده شد و با همکاری آندره گودار فرانسوی که مدیر موزه ملی ایران بود توانست به کاوش در این میدانگاه ادامه دهد.
کاوش های اولیه
هیات باستان شناسی به سرپرستی رومن گیرشمن سه فصل کاوش در سال های ۱۹۳۳، ۱۹۳۴ و ۱۹۳۷ میلادی بر روی هر دو تپهٔ سیلک و دو گورستان نزدیک به آن انجام دادند و در سال ۱۹۳۸ (۱۳۱۷ خورشیدی) در دو مجلد با عنوان سیلک کاشان به زبان فرانسوی در پاریس چاپ کردند که بعدها به دست انتشارات میراث فرهنگی ایران به فارسی برگردانده شدند.وی تاریخ این تمدن چیزی حدود 10000 سال تخمین زده است .

کاوش های جدید
در سال ۱۳۸۰ خورشیدی دکتر صادق ملک شهمیرزادی از سوی سازمان میراث فرهنگی ایران جهت کاوش به منطقه فرستاده شد. گروه کاوش طی ۵ فصل کاوش که تا سال ۱۳۸۵ ادامه داشت، به نتایج جدیدی دست یافتند که در مجلدهای زیر به انتشار رساندند.
· زیگورات سیلک (نتایج فصل اول کاوش)
· سفالگران سیلک
· نقره کاران سیلک
· شکارچیان سیلک

در طی کاوش های این گروه نیایشگاه سیئلک که به زبان اکدی زیگورات نامیده می شود، کشف شد این پرستشگاه را رومن گیرشمن (کاشف زیگورات چغازنبیل) نتوانسته بود پیدا کند.
در خرابه های تپه باستانی سیلک چند اسکلت انسان و ظروف باستانی پیدا شده است که این اشیاء در موزه های لوور فرانسه، موزهٔ ملی ایران و موزهٔ باغ فین و موزه ای در کنار این مجموعهٔ باستانی قرار داده شده است. از نکات دیدنی این منطقه باستانی وجود خرده سفال های چند هزار ساله روی زمین و پیرامون این تپه ها است.
پیداشدن دوک های ریسندگی و بافندگی نشانی از آشنایی این مردم در هزاره های پیش از میلاد از صنعت ریسندگی و بافندگی دارد. همچنین ساکنان این منطقه با ذوب کردن فلزات برای خود وسائل و ابزارهای کار می ساختند.

با کشف کوره ذوب فلزات در بخش جنوبی این تپه، می توان شهر سیلک را جزو صنعتی ترین شهرهای آن دوران محسوب کرد.
تپه تاریخی سیلک در ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شماره ۳۸ در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. سیلک دارای ۲ تپه شمالی و جنوبی است. قدمت قدیمی ترین آثار به دست آمده از تپه شمالی به حدود ۷۵۰۰ سال قبل می رسد و آخرین آثار یافت شده از تپه جنوبی مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش است.

قبور بومیان
برخورد دو قوم ایرانی و بومی را می توان در آثار باستانی بازمانده در تپهٔ سیلک کاشان به خوبی دید. در آنجا دو گروه متفاوت با دو نوع آداب و رسوم و فرهنگ متمایز دیده می شود. در سیلک نزدیک روستای پیش از تاریخ بومیان آثار یک دژ مستحکم که دارای کاخ و محلهٔ مسکونی و شهر مردگان است، دیده می شود. درگذشتگان قوم تازه وارد مانند بومیان در زیر اتاق های مسکونی بخاک سپرده نشده اند. آنان را در شهر مردگاه به خاک می سپردند و لوازم زندگی آنها را مانند ظرف، سفالینه، کلاه خود، اشیاء زینتی و لوازم مربوط به اسب را همراه آنان در گور می گذاشتند. بر روی سفالینه ها نقش اسب دیده می شود و این نشان آنست که اسب در زندگی آنها اهمیت بسیاری داشته است.

اندیشهٔ زایش و مرگ یکی از نخستین اندیشه های فلسفی ایرانیان بود. آنان مرگ را تولد دیگر می دانستند و از اینرو درگذشتگان را به شکلی که کودک در شکم مادر دارد با پاها و دست های جمع شده بر روی سینه بخاک سپردند تا بهمان گونه که به این دنیا آمده اند به دنیای دیگر وارد شوند. بر روی گور که آن را همچون خانهٔ آخرت می پنداشتند سنگ ها و الواح گلی بصورت خرپشته و شیروانی مانند گذاشته شده است و این ادامهٔ سنت خانه سازی آنها در مناطق باران خیزی است که از آنجا کوچ کرده بودند. این روش بام سازی در نخستین گورهای دوران هخامنشی مانند آرامگاه کورش نیز دیده می شود و نمودار آن است که این قوم ایرانی پیش از آمدن به فلات ایران چندین سده در نواحی باران خیز ساحل غربی و جنوبی دریای خزر زیسته اند و از آن راه به فلات ایران رسیده اند .

