برج ایفل:tour Eiffel
برجی فلزی واقع در «Champ de Mars» در کنار رود سن در پاریس می باشد. برج ایفل امروزه به عنوان نماد جهانی فرانسه شناخته می شود و یکی از شناخته شده ترین ساختمان ها در جهان است. بنای برج ایفل از سال ۱۸۸۷ شروع و در ۳۱ مارس ۱۸۸۹ میلادی به اتمام رسید.در ابتدا برج ایفل برای نمایشگاه بین المللی به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شد. در ابتدا این بنا مورد قبول همگان واقع نشد و 300 نفر که در بین آنها می توان از امیل زولا، موپسان، شارل گارنیه( معمار اپرای گارنیه)و هم چنین دوما نام برد به ساخت آن شدیداًٌ اعتراض نمودند.
تا سال ۱۸۸۹ ستون یادبود واشنگتن به عنوان بلندترین سازه جهان شناخته می شد اما در این سال برج ایفل جاینشین آن شد. برج ایفل به مدت ۴۱ سال تا زمان بهره برداری از برج کرایسلر در نیویورک در سال ۱۹۳۰، به عنوان بلندترین برج جهان شناخته می شد. این برج هم اکنون بلندترین سازه موجود در شهر پاریس و پنجمین سازه بلند فرانسه است. در سال ۲۰۰۶ ۶٬۷۱۹٬۲۰۰ نفر از این برج دیدن کردند. با توجه به اینکه از ابتدای ساخت این برج تاکنون بیش از ۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر از این بنا دیدن کرده اند،بنا به عنوان پر بازدید کننده ترین بنا در جهان شناخته می شود.
نام برج ایفل از نام سازنده اش گوستاو ایفل گرفته شده است.بلندی برج ایفل بادر نظر گرفتن آنتن تلویزیونی ۲۴ متری بر فراز آن ۳۲۵ متر می باشد و وزن تقریبی آن ۷۲۰۰ تن است. ۱۶۶۵ پله تا بالاترین نقطه برج ادامه دارند که البته پلههای طبقه دوم به بالاترین نقطه برج به روی بازدیدکنندگان بسته است. ساختار این سازه به شکلی است که باز و بدون طبقههای میانی (به جز دو سطح) میباشد. یک سمت آن رودخانه سن و سمت دیگر البته کمی دورتر بنای گنبد دار و زرین رنگ دیده میشود که عمارت اینولید نام دارد که مقبره ناپلئون آنجاست .
توضیحات تکمیلی :
این هنرمندان در عریضه خود، به نام فرانسه، تاریخ و هنرش، ساختن برج بیمصرف و هیولاگونه ایفل را محکوم میکنند. اما کسانی چون روسو و شاگال ایفل را میستایند و در سال 1960 نیز رولان بارت در
ایفل از زمان ساختش تا امروز هجده بار رنگ شده، یعنی تقریباً هر هفت سال یک بار رنگ خورده است؛ نقاشی این بنا، به زعم سازندهاش، تمهیدی است برای حفظ ساختار آهنینش. پس رنگ آن تاکنون بارها تغییر کرده است، در ابتدا قهوهای- قرمز بوده، سپس زرد مایل به سرخ و حالا به رنگ برنز است. در رنگآمیزی برج، طیفهای متفاوتی آزموده شده است تا همهچیز به چشم مخاطبی که از دور بنا را میبیند یکپارچه بیاید. نفاشان زمانی نزدیک به یک سال را در پای این برج گذراندهاند و شصت پرده رنگ را آزمودهاند تا به رنگ دلخواهشان رسیدهاند. آخرین باری که ایفل رنگ شد سال 2001 بود که کار نقاشی نوامبر همان سال آغاز و ژوئن 2003 تمام شد.
گوستاو ایفل در سال 1889 برج ایفل را تبدیل به یک لابرتوار علمی- تحقیقی کرد و وسایل بسیاری در آنجا نصب کرد که از جمله آنها میتوان به فشار سنج و برقگیر اشاره کرد. برج ایفل در پیشرفت این سه حوزه علمی نقش به سزائی ایفا کرده است: هواشناسی (دستگاه مختلفی در برج بودند که تغییرات جوی را ثبت میکردند)، رادیو تلگراف و آیرودینامیک. در سال 1906 نیز در برج یک ایستگاه رادیوئی راه اندازی شد که قطعاً در پیشرفت علم امواج رادیوئی گام جدیدی محسوب میشد و گوستاو ایفل نیز آنقدر عمر کرد تا بالاخره در سال1921، اولین پخش برنامهای رادیوئی که از برج او مخابره میشد را بشنود. علاوه بر اینها در طبقه سوم برج نیز موسساتی برای مطالعه نجوم و روانشناسی تاسیس شده بود و برج ایفل که تنها بیست سال از ساخت آن میگذشت تبدیل به مکانی علمی- فرهنگی- تفریحی شد.
از اتفاقات جالبی که در برج ایفل افتاده میتوان به بازدید آدولف هیتلر از آن اشاره کرد: در جریان اشغال فرانسه در سال 1940 هیتلر تصمیم گرفت تا نوک برج برود و از آنجا به کل پاریس نگاه کند، اما فرانسویهای آزادی خواه کابلهای آسانسور را قطع کردند و هیتلر مجبور شد تمام هزار و هفتصد و نود و دو پلهی برج را پیاده بالا برود. (بنا بر طرح ایفل، ابتدا بنا بر این بود که تعداد پلهها با عدد سمبولیک 1789 (سال انقلاب فرانسه) منطبق باشد). در زمان سقوط نازیها نیز هیتلر از یکی از ژنرالهایش خواست تا برج ایفل را تخریب کند، اما ژنرال فون شولتیتز که پاریس و بناهایش را بسیار دوست میداشت، از خون خود گذشت تا ایفل را زنده نگه دارد.

برج ایفل از جذابیت بسیار بالائی برخوردار است. علاوه بر جذابیتی که خود برج داراست، پارکهای اطراف آن نیز شگفت انگیزاند، پارکهای بزرگی که در هر فصل زیباتر از فصل پیشاند. تعداد حیرتانگیز توریستها یا پاریسیهایی که در پای این برج جمع میشوند موید این نکته است.
در سرتاسر دنیا نمونههای تقلیدی بسیاری از برج ایفل مشاهده میشود که بلندترینشان با 333 متر «برج توکیو» در ژاپن است. در لس آنجلس نیز برج ایفلی دیده میشود که طولش به اندازه نصف طول نمونه اصلی است. در پراگ، بلکپول تاور(انگلستان) و لیون نیز نمونههای مشابهی دیده میشود.