مقدمه
هواي منطقه يزد در تابستان، گرم و خشك، و در زمستان، سرد و خشك است و اختلاف درجه حرارت بين شب و روز، گاهي اوقات به 28 درجه سانتي گراد مي رسد. مردم يزد براي مقابله با اين شرايط جوي و اقليمي، به راه حل هايي دست يافته اند كه جنبه هاي آزار دهنده آب و هوايي را كم كنند؛ از آن جمله است: ساختن خانه ها در كنار هم، ديوار هاي بلند، به كار بردن خشت خام، پوشش كاهگل، ساختن طاق هاي گنبدي، زيرزمين و بادگير و ... كه مجموعاً وسايلي هستند براي مبارزه با ناملايمات هواي گرم تابستان و هواي سرد زمستان. از بين مواردي كه بر شمرديم، بادگير، كارآيي بيشتري در تلطيف شرايط جوي منطقه دارد؛ به حدي كه مي توان گفت شهر ها و روستا هاي كويري با بادگير نفس مي كشند.
يزد شهر زيباترين بادگير ها با معماري كويري، شهري باستاني بر سر راه جاده ابريشم؛ بادگير هاي يزد كه در نوع خود كامل ترين اند به همراه ديوار هاي قطور و طاق هاي گنبدي بلند، مناسب آب و هواي كويري منطقه ساخته شده اند؛ بادگير ها هر يك از نظر شكل سطح مقطع، ارتفاع، سطح وجه ها، تعداد پايه ها و چشمه ها، نوع تزيينات، گچ بري و ... با يكديگر تفاوت دارند.
موضوع اين مقاله ضرورت و اهميت بادگير و فنون ساختمان آن در ناحيه جنوبي دشت كوير يا استان يزد است كه به تشريح آن مبادرت مي ورزيم.
ضرورت و اهميت بادگير
بادگير، وسيله تهويه مناسبي براي خانه هاي در قلب كوير به حساب مي آيد؛ به طوري كه جريان هواي مطبوعي را در اتاق ها، تالار و زيرزمين، ايجاد مي كند؛ به همين لحاظ است كه معمولاً در هر محل، جهت بادگير را در سمتي مي سازند كه مناسب ترين جريان هواي منطقه را جذب كند؛ مثلاً در سراسر منطقه «اردكان»، جهت بادگير را رو به شمال درست مي كنند تا هواي شمال را به داخل خانه برساند؛ در اين صورت، پشت بادگير را در جهت «باد قبله» مي سازند كه همراه با گرد و خاك است.
كار اساسي بادگير در دو قسمت خلاصه مي شود:
1- هواي دلپذير و مطبوع را به قسمت زير، هدايت مي كند؛ به طوري كه هوا به مجرد اينكه به چشمه هاي بادگير مي وزد، به جهت وضعيت ويژه چشمه هاي بادگير، باد با سرعت هرچه تمام تر، به پايين كشيده مي شود.
2- جهت ديگر بادگير، هواي گرم و آلوده را به بيرون مي فرستد؛ يعني در واقع كار مكش را انجام مي دهد.
ضمناً در مسير بعضي از بادگير هايي كه به سرداب راه پيدا مي كند، طاقچه يا گنجه اي در دل ديوار تعبيه مي كنند و در چوبي بر آن مي گذارند تا بتوانند باد را كنترل كنند؛ به اين معني كه در زمستان، در گنجه را مي بندند تا ارتباط فضاي داخل و خارج اتاق را قطع كنند. اين گنجه ها در اتاق، تقريباً كار يخچال هاي امروزي را انجام مي دهند؛ به طوري كه گوشت و ماست و پنير و غذاي شب مانده را در گنجه مي گذارند و در آن را مي بندند تا آن مواد از هواي گرم فضاي داخل و دسترسي حيوانات خانگي در امان باشد. در روستاي «عقدا»، اين گنجه هاي ديواري را اصطلاحاً «گمبيچه» مي نامند.
ضمناً از بادگير علاوه بر تهويه و موردي كه ذكر آن گذشت، براي سرد نگه داشتن مواد غذايي، به روش بهتري نيز استفاده مي كنند. براي اين منظور، روي چوب ميان قفسه بادگير، يك قرقره چوبي بند مي كنند و سپس از ميان قرقره، ريسماني مي گذرانند كه به پايين بادگير مي رسد و سر ديگر آن ريسمان را به صورت چهار رشته در مي آورند كه به چهار گوشه تخته مشبكي به طول و عرض تقريبي 70 سانتي متر، بسته مي شود؛ كه اين تخته را اصطلاحاً «چووش» (/ĉo.Uŝ/) مي نامند. سپس آن سر طناب را به ميخ ديوار تالار مي زنند و روي تخته مشبك، ماست، گوشت، پنير و غذا هايي كه باقي مي ماند، مي گذارند. براي آنكه تخته را به بالا و در معرض جريان هوايي قرار بدهند، سر طناب را از ميخ باز كرده و پايين مي كشند تا سر ديگر آن با واسطه قرقره اي كه به تخته مشبك متصل است، بالا كشيده شود. در اين صورت، تخته مشبك بالا مي رود و در معرض هواي سرد قرار مي گيرد و از فاسد شدن مواد غذايي روي آن، جلوگيري مي شود. يك فايده ديگر اين كار، چنين است كه مواد خوراكي را از دسترسي حيوانات خانگي، دور نگه مي دارد.

پلان و برش بادگير در خانه اي در اشكذر يزد؛ مسير كانال اين بادگير چهار طرفه از طريق گمبيچه به اطاق و در ادامه به سرداب يا زيرزمين راه دارد.
1- رف يا طاقچه بالا؛ 2- طاقچه؛ 3- گم بيچه، گمبيچه يا گنجه؛ 4- صفه يا ايوان 5- اطاق؛ 6- سرداب يا زيرزمين؛ 7- بادگير.

وجود بادگير، با آب و هواي هر منطقه، در رابطه مستقيم است؛ به طوري كه هرچه از شدت گرماي هوا كاسته شود، به همان ميزان، از تعداد بادگير ها نيز كاسته خواهد شد؛ به عنوان مثال در روستاي كوهستاني «طزرجان» و «ده بالا» كه هواي آنها خنك است، بادگير، براي اهالي، معنا و مفهومي ندارد؛ در صورتي كه در بخش «ميبد» كه داراي آب و هواي گرم و خشك است، به تقريب مي توان گفت كه تمام مساكن، بادگير دارند.
وجود بادگير در هر خانه، معرف تعين و تشخص افراد آن خانه است. بزرگي و كوچكي بادگير، با موقعيت اقتصادي صاحب خانه، ارتباط دارد؛ به نحوي كه وقتي وارد يك روستاي كويري مي شويم، با نگاهي گذرا به وضعيت بادگير ها، مي توانيم موقعيت اقتصادي هر خانوار را به تقريب، مشخص كنيم؛ زيرا كه خانه هاي فقير نشين بادگير ندارند و بعضي از آنان كه بادگير دارند، مصالح عمده بادگير، خشت و گل، و بادگير از گونه يك طرفه است و حتي تعداد چشمه هاي آن، بسيار كم است؛ در صورتي كه مصالح بادگير عمده مالكان، بيشتر، خشت و آجر است و بادگير از گونه چند طرفه است و با تزييناتي همراه است.
اكثر بادگير ها، يك طبقه است. فقط چند بادگير در سراسر يزد ديده شد كه دو يا سه طبقه است؛ به عنوان مثال در روستاي عقدا، يك بادگير دو طبقه در «رباط حاجي ابوالقاسم رشتي» مشاهده شد كه معمرين راجع به كيفيت بناي آن، چنين اظهار نظر مي كنند: "در گذشته بر اثر ناامني، در طبقه دوم آن آتش مي افروختند تا رخنه و ورود دشمن را، به روستا هاي اطراف اطلاع دهند؛ و از طرفي، طبقه دوم، به عنوان برج راهنما براي كاروانيان به حساب مي آمده است." عده ديگري مي گويند: "ساختن بادگير دو طبقه، يك نوع هنر معماري است؛ زيرا ساختن آن، كار هر معماري نيست."
نظر دوم به حقيقت نزديك تر است؛ زيرا امكان رفتن افراد به طبقه دوم، يا امكان آتش افروزي در آن نيست؛ و از جهتي، فرم ظاهري بادگير كه هشت ضلعي است، نشان مي دهد كه رعايت تناسب و زيبايي بادگير براي معمار، در درجه اول اهميت بوده است. همان طوري كه در تصوير مي بينيد ، بادگير طبقه دوم، روي بادگير طبقه اول ساخته شده است؛ ضمناً منفذ زير بادگير آن درست در وسط منافذ دو طبقه بادگير است. بادگير طبقه دوم، كار هواكش را انجام مي دهد؛ يعني در واقع اين بادگير طبقه دوم، وسيله بسيار مناسبي است براي سهولت نفس كشيدن چشمه هاي بادگير كناري طبقه اول.
در شهر «تفت»، يك بادگير سه طبقه كه از نظر معماري بسيار ارزنده است، مورد بررسي قرار گرفت. اين بادگير به عنوان نوعي تفاخر به حساب مي آيد؛ از طرفي، بادگير سه طبقه در تلطيف هواي خانه، بسيار موثر است. باد در هر سمت و ارتفاعي كه جريان داشته باشد، به راحتي، به وسيله چشمه هاي يكي از طبقات بادگير، به داخل كشانده مي شود.
بلند ترين و زيبا ترين بادگير ها، بادگير «باغ دولت آباد» يزد است كه ارتفاع آن 33 متر و 80 سانتي متر است و تاريخ بناي آن به زمان «كريم خان زند» مي رسد. حسن اين بادگير، در دو قسمت خلاصه مي شود:
1- زمينه بادگير، هشت ضلعي است و با ارتفاع زيادي كه چشمه هاي آن دارد، طبيعي است كه باد در هر جهت و ارتفاعي جريان داشته باشد، به راحتي و با سرعت هر چه بيشتر، به قسمت زير، هدايت مي شود.
2- در زير بادگير، حوضي است كه در ميان آن، فواره سنگي اي تعبيه شده است؛ به طوري كه وقتي باد به سطح آب مي وزد، هواي خنك و مطبوعي ايجاد مي كند.
ذكر اين نكته لازم است كه در مساكن زرتشتي، بر خلاف مساكن مسلمان نشين، از بادگير، چندان خبري نيست؛ زيرا همان طوري كه قبلاً به آن اشاره شد، بادگير در گذشته، به عنوان يك علامت تعين به حساب مي آمده؛ بنابراين زرتشتيان به علت اينكه در مضايقي قرار داشتند، ساختن بادگير، در گذشته، برايشان ميسر نبود. مثلاً در شهر تفت، هر موقع كه زرتشتيان مي خواستند بادگير بسازند، مي بايست به لوطي هاي محل، به هر ترتيبي كه شده باشد، باج بدهند. از طرف ديگر در بعضي نقاط از جمله روستاي «مباركه» كه يك روستاي زرتشتي نشين در حوالي تفت است، در گذشته، به علت ناامني، اهالي، مجبور بودند كه مساكن آنان به صورت فشرده و مجتمع بنا گردد؛ به نحوي كه مي توان قسمت قديمي روستا را به صورت واحد، تلقي كرد. در چنين مساكن فشرده اي، ساختن بادگير، مقدور نبود؛ به همين لحاظ، اهالي براي تهويه منازل خود، به ايجاد چند روزنه در دل ديوار رو به سمت شمال كه همراه با باد مطبوع است يا روزنه هايي در دو طرف سقف، قناعت مي كردند.
ضمناً از مطالعاتي كه درباره مساكن زرتشتي نشين تفت به عمل آمده است، اين نكته استنباط مي شود كه اهالي براي مبارزه با ناملايمات هواي گرم در تابستان و هواي سرد در زمستان، منازل خود را به صورت «چهار صفه اي» در آورده اند؛ به طوري كه در هر زماني از سال، به مقتضاي آب و هوا، در يكي از صفه ها به سر مي برند؛ تابستان در سمت جنوب، بهار در سمت شمال، عصر هاي زمستان در سمت شرق و صبح هاي زمستان در سمت مغرب.
بادگير را گذشته از خانه هاي مسكوني، براي خانه باغات و مساجد و خنك نگه داشتن آب در آب انبار ها نيز مي سازند. تعداد بادگير هاي آب انبار در سراسر يزد، به تناوب بين يك تا شش بادگير، مشاهده شد. ضمناً بادگير در آب انبار، نقش مصونيت از گنديدگي آب را نيز ايفا مي كند. براي اين منظور، بايد بادگير را طوري روي خزينه آب انبار بسازند كه مسلط بر آب باشد، والا آب آن بدبو و بدمزه خواهد شد. البته محاسبه بادگير نسبت به خزينه آب انبار، به تجربه و مهارت بنا، بستگي دارد.
خانه اي چهارصفه اي در كوچه باغ خندان در تفت يزد؛ در خانه هايي كه نمي توانستند در آن بادگير بسازند از طريق اين معماري با ناملايمات آب و هوايي سراسر سال مبارزه مي كرده اند.
1- كرياس يا ورودي؛ 2- طويله و كاهدان؛ 3- صفه؛ 4- حياط؛ 5- اطاق؛ 6- پستو يا بي اطاق؛ 7- راه پله پشت بام؛ 8- آبريزگاه يا مستراح؛ 9- كوچه باغ خندان
شيوه ساختن بادگير
بادگير بر حسب زمينه و جهت آن، انواعي دارد كه بعداً به توضيح آن، اشاره خواهيم كرد. در اينجا به فنون ساختن يك بادگير يك طرفه كه بيشتر در نواحي ميبد و «اردكان» و بلوكات تابعه رواج دارد، قناعت مي كنيم.
معماران محلي، براي ساختن بادگير، از پشت بام خانه و از جايي كه مشرف به اتاق كوچكي است كه براي بادگير اختصاص داده اند، با خشت يا با آجر، تنوره بادگير را با مقطع مستطيل مي چينند تا به ارتفاع معيني برسند. سپس بالاي اين تنوره چهار ديواره را، دو چوب به طريق ضربدر -×- مي گذارند؛ به نحوي كه دو سمت هر چوب در دو زاويه مقابل مقطع، قرار مي گيرد. سپس ديواره هاي سمت شرق و غرب و جنوب بادگير را 2 تا 2.5 متر بالا مي آورند. سپس در قسمت شمال كه رو به «باد اصفهان» است، با نيمه خشت يا آجر نيمه، به عرض 6 سانتي متر، روي تنوره را تا ارتفاع معيني مي چينند. معمولاً ارتفاع اين تيغه ها، 40 سانتي متر بلندتر از ساير ديواره هاست. اين تيغه ها را اصطلاحاً «پايه» (/pA.yā/) مي نامند. اين پايه ها، نوعي بادشكن به حساب مي آيد و از لحاظ معماري، فوايدي چند بر آن مترتب است:
1- به نماي بادگير، جلوه خاصي مي بخشد.
2- موجب استحكام ساختمان بادگير مي شود؛ زيرا در اردكان و بلوكات تابعه، گاهي اوقات، گردبادي همراه با گرد و خاك به نام «پيچك» (/pI.ĉok/) مي وزد كه چنانچه بادگير بدون پايه باشد، به ساختمان آن، لطمه وارد خواهد كرد.
3- بادگير را در سمت جنوب و مشرف به كوچه مي سازند. طبيعي است در صورت عدم داشتن پايه، به ويژه در گذشته كه تا حدي ناامني بر منطقه حكمفرما بود، سارقين از طريق منفذ بادگير به داخل منزل راه پيدا مي كردند.

عرض بين دو تيغه كه اصطلاحاً «چشمه» ناميده مي شود، بين 40 تا 60 سانتي متر است. تعداد چشمه هاي هر بادگير، بستگي به عرض اتاق دارد؛ به طوري كه براي اتاق هاي داراي عرض بين 3 و 5 و 7 متر، به ترتيب 5 و 7 و 11 چشمه مي گذارند. ضمناً در اين منطقه، رسم است كه تعداد چشمه هاي بادگير، نبايد جفت باشد؛ زيرا براي صاحب آن، خوش يمن نيست و به قول خودشان «آمد» (/U.mad/) ندارد.
سقف دو پايه را به صورت «چپيله»مي پوشانند؛ به اين ترتيب كه دو خشت به صورت مايل به سمت بالا با دست نگه مي دارند و سپس يك خشت، مابين آن دو خشت مي گذارند.
بام بادگير را به صورت خرپشته در مي آورند تا در كشاندن هواي مطبوع يا در بيرون كردن هواي گرم و آلوده، كمك كند؛ بعد، روي پشت بام بادگير را به قطر 3 سانتي متر با «نيمچه كاه» مي پوشانند و گاهي اوقات، فاصله بين دو پايه را با خشت و نيمچه كاه، تخت مي كنند. سپس، دو يا سه رگ آجر در لبه هاي بام آن كار مي گذارند؛ به طوري كه هر طرف آجر ها 3 تا 5 سانتي متر بيرون باشد و باران، لطمه اي به ديوار هاي بادگير، وارد نكند. چيدن آجر ها به اين ترتيب، علاوه بر استحكام بادگير، به زيبايي ظاهري آن نيز مي افزايد. گاهي اوقات كف پشت بام را كاهگل مي كنند و سپس يك رديف آجر روي آن مي چينند و فاصله بين آجر ها را با گچ و خاك، بند كشي مي كنند. بعضي از افراد كه امكان مالي بيشتري دارند، روي چشمه هاي بادگير را گچبري مي كنند.
تعداد چشمه هاي هر بادگير، با بزرگي آن بادگير، ارتباط مستقيمي دارد و از طرفي، تعداد چشمه هاي هر طرف بادگير، با شدت باد همان طرف، و در مجموع با هواي هر منطقه، ارتباط دارد. ضمناً در بعضي خانه ها، گاهي براي فصل زمستان كه احتياج به بادگير نيست، چشمه هاي بادگير را با آجر يا خشت، تيغه مي كنند؛ يا چنانچه در قسمت پايين بادگير، دريچه اي كار گذاشته باشند، آن را مي بندند. اين كار معمولاً هر ساله در اواخر پاييز و در آستانه زمستان، صورت مي گيرد.
از آنجايي كه در تابستان، اهل خانه معمولاً در اتاقك زير بادگير استراحت مي كنند، احتمال دارد كه پرندگان، خصوصاً كبوتران، در چشمه هاي بادگير، آشيانه كنند و فضولات آنها، روي ساكنان بريزد؛ بنابراين براي جلوگيري از اين كار، چشمه هاي بادگير را با تور سيمي يا نرده هاي چوبي، مي پوشانند.
انواع بادگير
بادگير بر سه نوع است:
1- بادگير اردكاني
2- بادگير كرماني
3- بادگير يزدي
بادگير اردكاني
اين نوع بادگير، بيشتر در منطقه اردكان ديده مي شود. جهت چشمه هاي بادگير، رو به باد اصفهاني است و از سمت غرب و شرق و جنوب، منفذ ندارد. بناي اين نوع بادگير، به نسبت ساير انواع بادگير ها، تا حدي ساده و از لحاظ اقتصادي نيز مقرون به صرفه است؛ و به همين دليل ممكن است كه براي هر اتاقي يك بادگير بسازند.
بادگير كرماني
بادگير كرماني كه ساده و تقريباً محقر است، به خانه خانواده هاي متوسط رو به پايين، اختصاص دارد. ساختن اين نوع بادگير، از عهده هر بنايي بر مي آيد و مصالح عمده آن، بيشتر، خشت و گل است. اين نوع بادگير را چون دو طرفه است، «بادگير دو قلو» نيز مي گويند. اين بادگير را در مسير باد هاي شناخته شده مي سازند. كار اين نوع بادگير، تا حدودي، به نسبت بادگير هاي اردكاني، دقيق تر و ايده آل تر است؛ زيرا فشار باد به يك جهت، موجب تخليه سريع هواي گرم و آلوده از طرف ديگر مي گردد. ضمناً بادگير بيشتر آب انبار ها را نيز به صورت بادگير كرماني درست مي كنند تا از يك سمت آن، هواي خوش و مطبوع به آب برسد و از طرف ديگرش، هواي گرم به بيرون برود.

آب انبار دولت آباد در باغ دولت آباد يزد با چهار بادگير كرماني.
بادگير يزدي
بادگير يزدي كه از ساير انواع بادگير ها بزرگتر است، معمولاً چهار طرفه ساخته مي شود و به همين لحاظ اين بادگير را در بعضي جا ها، «بادگير چهار طرفه» يا «بادگير چهار سو» هم مي نامند. البته ساختمان آن از نظر معماري، از ساير انواع بادگير ها، مشكل تر و پيچيده تر است. به اين لحاظ، مي توان آن را نوع برجسته اي از پديده هاي هنر معماري به حساب آورد. ارتفاع آن، معمولاً زياد است. ضمناً ميزان ارتفاع بادگير از پشت بام خانه و نوع چشمه هاي هر سمت بادگير، ارتباطي مستقيم با اوضاع جوي منطقه دارد. اين نوع بادگير، معمولاً مخصوص ثروتمندان است و گاهي نيز در خانه هاي افراد متوسط روستايي و شهري نيز ساخته شده است.